تاریخچه ماشین



با تشکر از مهدی ابراهیمی



تاریخچه خودروهای کلاسیک





حجم مطلب زیاد  است در یک پست

پس صبور باشید تا تمامی عکسها باز شوند




تاریخچه ایمپالا رو از اولین سال تولیدش شروع میکنم و هر سال رو با توجه به تغییرات ایجاد شده معرفی میکنم...


1958:


در این سال بودکه تولیدایمپالا شروع شد..ایمپالا اسم نوعی حیوان از دسته آهو . گوزنها هست که دارای پرشهای معروفی بوده و شورولت هم که طرفدار محیط زیست برای همین اسمش رفت روی این مدل و آرمش هم بیانگر همین پرشها هست و حیوانی هم هست که مدتها میتونه بدون آب و غذا دوتم بیاره.......ایمپالا به عبارتی ادامه دهنده راه پدرش شورولت بل ایر بود...به گونه ای که در سال 58 با معرفی ایمپالا طرفدارهای زیادی رو به خودش جلب کرد ..البته اوج این طرفداریها تو دهه 60 بود...ایمپالا و بل ایر خودروهایی بودن که تا مدتی بر روی یه اتاق ساخته میشدند و انگار شورولت میخواست ایمپالا رو جایگزین بل ایر کنه و همین کار رو هم کرد یعنی در سالهای اول با هم تولید میشدند تا اینکه یواش یواش بر تعداد تولید ایمپالا افزوده و بل ایر کمرنگتر شد همون اتفاقی که سر کاپریس و ایمپالا افتاد........

با همین اتاق مشترک ایمپالا و بل ایر مدلهای دیگه ای نظیر یبسکینBISCAYNE و کینگزوود kingswood و ال کامینو Elcaminoو ... نیز تولید میشدن که تو طراحی های جزیی مانند چراغها و .. با هم تفاوت داشتند و مدل دوم هم نوع واگونشون بوده و مدل آخر هم پیک آپ بوده...



This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 1024x768.





[/
[
/


1959:

این دوران دورانی بود که در آمریکا همه خودروسازها روی آورده بودن به طراحی خودروهایی با جثه بزرگ و طرحهایی که نزدیک به هواپیماها و موشکها بود ((دلیلش پیشرفت صنعت هوایی در اون دوران بود)) و خوب ایمپالا هم جزو همون دسته ها قرار داشت و مدل 59 خودش رو معرفی کرد مدلی که یکی از جاودانه ترین طراحیهای جی ام به حساب میاد و من همیشه میگم تو این سال انگار اون بچه کوچک داره میره تو دوران نوجوانی خودش و داره شکل تازه ای به خودش میگیره....اون باله مانندهای عقب خودرو و اون طراحی زیبای چراغها و هماهنگی خوبی که بین خطوط بدنه و سقف و ... هست باعث شد که طرافدارهای این مدل زیبا دو 100 چندان شوند...


[
[/


This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 1600x1067.
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 965x600.


[/

1960:

خوب تو این سال هنوز اون طرحهای بالچه ای عقب خودرو وجود داره و چراغهای عقب خودرو به شکل 3 چراغ گرد درآمد..طرحی که طرفدارهای زیادی داشته و البته هنوزم داره...یه جلو پنجره زیبا و همچنین اون آب ششهای معروف سر گلگیر و البته آرم کنار خودرو که نشاندهنده اصالت خودرو و یادآور خاطرات پدرش بل ایر هست....



This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 1024x768.


[]
[

This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 1056x576.
[/]



1961:

دهه 60 دیگه یواش یواش اون طرحهای موشکی و بلیدی داره جذابیت خودش رو از دست میده و کمپانی شوی هم به این موضوع واقفه ولی میخواد کم کم تغییر و از بین بردن اون طرح رو تو مدلاش بگونجونه واسه همین در سال 61 میبینید که اون باله های عقب یه جورایی رفته به خورد بدنه و داره کم کم از بین میره...زه کناری خودرو به خوبی گنجونده شده و در انتها کلفتر شده و آرم ایمپالا رو در بر میگیره و سپس به زه پشتی خودرو میرسه....به نظر خیلیها ایمپالا تو این سال حالت اسپرت به خودش گرفت....


[U]
[/]



This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 1200x800.
[/URL]

[/URL]




1962:

در این سال اون طرح پشت خودرو به کلی از بین رفته و تو اتاق ایمپالا حل شده ولی هنوز میتونید آثارش رو در طراحی عقب ماشین ببینید.....سال 62 یه جورایی آغازگر دوران بسیار طلایی این مدل خاطره انگیزه به طوری که طرحهای دو سال بعدی جزو معروفترین ها و بهترین مدلهای ایمپالا هستند....


[]
[/]
[/URL]
[[/] []




1963
:

خوب میریم سراغ یکی از ابرمدلهای ایمپالا یعنی 63...ایمپالا در این سال بیشتر تغییراتش تو قسمت عقب خودرو بود و نوع چراغها تغییر کرده بود ولی کماکان همون 3 تایی بودن خودشون رو حفظ کرده بودن و انتهای گلگیر عقب به صورت نوک فلش مانند عقب رفته بود که واقعآ نمای کناری ایمپالا 63 رو زیبا کرده و پلیت زیر چراغها و همچنین ارم زیبای روی درب صندوق همشون نکاتی هستند که ساعتها آدم رو به خودشون جذب میکنن و به فکر فرو میبرن...طراحی این سالها واقعآ طراحی خاص و زیبایی برای ایمپالا و شورولت به حساب میاد...


[
[/]
[[/]
[/URL]
/][





1964:

و اما مدلی به نظر من و خیلیهای دیگه ایمپالا و کارخانه شوی رو متحول کرد..بله ایمپالای 64 و اون اتاق زیبا و معروف ...اون آرم زیبای روی گلگیر عقب و زه کشیهای زیبا....در این مدل زیر چراغهای عقب دیگه خبری از پلیت نبود...اون تیزی گلگیر عقب دیده نمیشه...به جاش بالای چراغهای عقب یک زه بسیار زیبا همراه نوشته شورولت در وسطش دیده میشه.....جلوش این مدل دارای جلو پنجره با اتصالات زیاد و نوشته شورولت هست و زه کشی دور چراغها بسیار زیبا صورت گرفته و همچنین سپرهایی ساده و در عین حال قدرتمند...واقعآ میتونم بگم اوج ایمپالا رو در این مدل شاهد هستین...همچنین در این مدل دو نوع زه کشی وجودداشته...یکی همون زه کشی معروف که از جلوشروع شده و به انتها رسیده و دور میزنه و از پایین بر میگرده و یکی دیگه هم زه کشی تک لاینه ...

This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 1024x768.
[/
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 1280x960.





فورد موستانگ





در ۱۷ آپریل سال ۱۹۶۴، خودرویی متولد شد که از بسیاری جهات صنعت خودرو را متحول کرد: فورد موستانگ؛ فورد موستانگ با دماغه کشیده و بلند و قسمت کوچک عقب، کلاس جدیدی را به نام پونی pony car معرفی کرد که بعدها توسط دیگر خودروسازان مورد تقلید قرار گرفت. در حال حاضر نام موستانگ، سومین نام قدیمی این کمپانی است.


نسل جدید در سال ۲۰۰۴ و در جریان نمایشگاه بین‌المللی خودروی آمریکای شمالی رونمایی شد. این اتفاق مهمی برای علاقه‌مندان به موستانگ بود، چرا که نسل قبلی این خودرو با سن بیش از ۱۰ سال، گرد پیری را بر چهره‌اش حس می‌کرد و بیش از آنکه توانایی‌هایش باعث برتری آن بر رقبای تازه وارد ژاپنی و اروپایی شود، این اعتبار نامش بود که باعث فروشش می‌شد. اما در نسل جدید فورد تلاش کرده بود با حفظ بسیاری از المان‌های سنتی موستانگ خودرویی را به میدان بفرستد که در قرن بیست و یکم توانایی رقابت را داشته باشد و حاصل آن پنجمین نسل از موستانگ بود.

فورد موستانگ که هم‌اکنون نسل پنجم آن در خیابان‌ها تردد دارد بین سال‌های ۱۹۷۴ تا ۲۰۰۴ تغییراتی را به خود دید که چندان دلچسب نبود! به خصوص نسل سوم آن که بین سال‌های ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۳ تولید می‌شد نه تنها نمایانگر یک موستانگ اصیل نبود، بلکه ظاهر آن بیشتر خودروهای ژاپنی را در ذهن تداعی می‌کرد تا یک خودرو آمریکایی با بدنه عضلانی! در سال ۲۰۰۴، نسل پنجم فورد موستانگ با طراحی Hau Thai-Tang نگاهی به نسل اول موستانگ داشت و با الهام از موستانگ دهه ۶۰ و تلفیق آن با عناصر مدرن، موستانگی زیباتر از همیشه تولید شد که به وضوح می‌توان به موستانگ بودن آن پی برد.
اصلی‌ترین تفاوت موستانگ ۲۰۱۰ با مدل‌های قدیمش خط شکسته و پله مانند روی گلگیر عقب می‌باشد که از موستانگ دهه ۶۰ الهام گرفته شده است. کاپوت برجسته و عضلانی، چراغ‌های باریک و کشیده‌تر جلو با قدرت نوردهی چند برابر مدل‌های گذشته، سپر و کاپوت که با نزدیک‌تر شدن به نوک دماغه تیز می‌شوند و چراغ‌های عقب، از جمله دیگر تغییرات صورت گرفته در موستانگ ۲۰۱۰ است. هر چند از دید بسیاری موستانگ ۲۰۱۰ زیباتر است اما گروهی نیز عقیده دارند موستانگ ۲۰۰۷، ظاهری اصیل‌تر و به قول معروف «موستانگ»تر داشته است!


یکی از نقاط ضعف موستانگ، کیفیت پایین قطعات و مونتاژ است که اندکی در موستانگ ۲۰۱۰ بهبود یافته است اما در شأن یک خودرو اسپرت نیست. فاصله زیاد بین قطعات بدنه، به خصوص کاپوت با بدنه موردی بود که در هردو مشاهده شد.


در موستانگ ۲۰۱۰، اندکی از لبه کاپوت و بدنه روی چراغ‌های جلو را گرفته اند و از شیار کاپوت و بدنه هم نور چراغ بیرون می‌زند! چنین چیزی در خودروی تولیدی ۲۰۱۰ چندان قابل دفاع نیست و نشان از کیفیت پایین ساخت دارد ولی یکی از دوستان عقیده داشت چنین چیزی به دلیل کاهش در هزینه تولید اعمال شده است. این ضعف کیفیتی در کابین بیشتر مشهود است. در موستانگ نسل قدیم اگر ناخنتان را بر روی داشبورد بکشید، احساس می‌کنید روی دیوار سیمانی ناخن می‌کشید! پلاستیک بکار رفته برای کابین بسیار خشک است. حتی صندلی‌ها پارچه‌ای هستند. موستانگ را از حیث کیفیت کابین می توان در حد فیستا دانست که دور از انتظار خودرو اسپرتی چون موستانگ است ولی با در نظر گرفتن قیمت پایه ۲۲ هزار دلاری می‌توان تا حدودی این امر را توجیه کرد. در موستانگ ۲۰۱۰، کیفیت قطعات پلاستیکی بیشتر شده و رگه‌هایی از چرم که برای پنل درها و روکش صندلی‌ها و فرمان بکار رفته، قطعاً راضی‌کننده‌تر از نسل قبل است.


نشان‌دهنده‌های موستانگ برخلاف کوپه‌های اسپرت بازار، طراحی کلاسیکی دارد و فونت اعداد آن مشابه خودروهای دهه ۶۰ تا ۸۰ میلادی است. موستانگ ۲۰۱۰ هم همین طور است با این تفاوت که پس زمینه سفید، آن را خواناتر کرده است. در موستانگ ۲۰۱۰، برخلاف دیگر خودروها، دورشمار پیشرانه در سمت راست و سرعت‌سنج در سمت چپ قرار دارد که برای عادت کردن به آن به کمی زمان نیاز دارید. قابلیت انتخاب ۷ رنگ برای پس زمینه نشان‌دهنده‌ها یکی از آپشن‌های قابل توجه بکار رفته در موستانگ ۲۰۱۰ است که رنگ نور رکاب در که نام موستانگ بر روی آن حک شده همراه با رنگ نور زیر داشبورد، متناسب با آن تغییر می‌کند.


فضای پای صندلی‌های جلو در هردو خودرو عالی است ولی فضای پا سرنشینان عقب در موستانگ ۲۰۱۰ افزایش چشمگیری نسبت به مدل ۲۰۰۷ پیدا کرده است. در موستانگ قدیم فضای پا در بهترین حالت چیزی در حد پژو ۲۰۶ است ولی در موستانگ ۲۰۱۰، در بهترین حالت نزدیک به دو برابر از فضای پای بیشتری برخوردار هستید. در هردو نسل، کاپوت از کابین دیده می‌شود و این نوید وجود پیشرانه‌ای نیرومند را زیر کاپوت می‌دهد.


پیشرانه بکار رفته در موستانگ ۲۰۰۷ از نوع ۸ سیلندر خورجینی با ۴٫۶ لیتر حجم و ۲۴ سوپاپ است که می‌تواند ۳۰۰ اسب‌بخار (۲۲۴ کیلووات) را به چرخ‌های عقب منتقل کند. پیشرانه مورد استفاده در موستانگ ۲۰۱۰ با تعداد سیلندرها و حجم مشابه، ۳۱۵ اسب بخار (۲۳۵ کیلووات) و ۴۴۱ نیوتن‌متر (۳۲۵ فوت پوند) گشتاور تولید می‌کند. اگر بخواهیم صدای خروجی موتور از دو پیشرانه را مقایسه کنیم باید گفت که صدای موستانگ ۲۰۰۷، اصیل‌تر و آمریکایی‌تر است در حالی که صدای پیشرانه موستانگ ۲۰۱۰ یکنواخت‌تر شده است. ضمن اینکه غرش موستانگ قدیم هر چه دور موتور بیشتر باشد، بالاتر می‌رود ولی در موستانگ جدید در تمامی دورها شاهد صدای گوشنواز پیشرانه هستیم. در هر صورت، فقط با شنیدن صدای پیشرانه می‌توانید دریابید که یک موستانگ در حال حرکت است. یکی از تکنولوژی‌های منحصر‌به‌فرد موستانگ ۲۰۱۰، «لوله مکش صدا» نام دارد که پیشرانه را به کابین متصل می‌کند. این سیستم، باعث می‌شود تا فرکانس صدای پیشرانه بدون دخالت صدای جریان باد یا دیگر صداها وارد کابین شود و صدایی صاف و تصفیه شده از پیشرانه را ارائه ‌دهد.


بر روی جاده


ابتدا به سراغ موستانگ ۲۰۰۷ می‌رویم. این موستانگ توانست در عرض ۶٫۰۶ از سکون به سرعت یکصد کیلومتر بر ساعت برسد که چندان جالب توجه نبود و فاصله زیادی با زمان رسمی فورد که ۵٫۲ است، داشت. قسمت عقب موستانگ ۲۰۰۷ به هنگام کنده شدن از زمین کمی بازی می‌کرد. این در حالی است که موستانگ ۲۰۱۰ زمان ۵٫۵۲ ثانیه را برای رسیدن به سرعت یکصد کیلومتر بر ساعت ثبت کرد اگرچه زمان رسمی کمپانی ۵ ثانیه بوده است. مالک موستانگ ۲۰۱۰ ادعا می‌کند که با دنده دستی توانسته کامارو را پشت‌سر بگذارد. بارها شنیده شده است که در کورس‌های خیابانی بین موستانگ ۲۰۱۰ و کامارو، موستانگ سریع‌تر بوده است که این امر را باید مدیون وزن پایین‌تر موستانگ دانست. چرا که ۱۶۸۰ کیلوگرم وزن دارد.


یکی از ویژگی‌های موستانگ ۲۰۱۰ فرمان دقیق‌تر و واکنش‌پذیر‌تر آن نسبت به نسل قدیم است. به هنگام تعویض خطوط مسیر، موستانگ ۲۰۱۰ را تیز‌تر و زیرک‌تر از نسل قدیم می‌یابید. با در دست گرفتن فرمان موستانگ ۲۰۰۷، احساس می‌کنید که خودرو سنگین است و این در حالی است که حدود ۲۰ کیلوگرم سبک‌تر از مدل ۲۰۱۰ است. دقت فرمان موستانگ ۲۰۱۰ سر پیچ‌ها نمایان می‌شود، زمانی که با هردو موستانگ با یک سرعت مشخص وارد می‌شوید آشکارا در‌می‌یابید که طی کردن پیچ با موستانگ ۲۰۱۰ بسیار راحت‌تر از موستانگ ۲۰۰۷ است.


در عبور از پیچ‌ها، بیش فرمانی موستانگ ۲۰۰۷ محسوس است ولی این امر در موستانگ ۲۰۱۰ به حداقل رسیده است که آن را باید مدیون بازوهای کنترل کوتاه‌تر در عقب و کمک فنرهای خشک‌تر بود.


در عبور از ناهمواری‌های سطح مسیر باید گفت که در موستانگ ۲۰۱۰ ضربات کمتر احساس می‌شد و کابین کمتر از موستانگ ۲۰۰۷ تکان می‌خورد اگرچه در موستانگ ۲۰۰۷ با وجود استفاده از رینگ‌های پهن ۲۰ اینچی، ناهمواری‌های مسیر اندکی بیشتر از نسل جدیدش حس می‌شد.
رانندگی با موستانگ ۲۰۱۰ را روان تر است و شاید بتوان آن را مدیون آیرودینامیک بهتر آن دانست چراکه به گفته فورد، موستانگ جدید ۷‌درصد اصطکاک کمتر و ۲۹‌درصد نیرو بالابرنده (lift) کمتر نسبت به مدل قبلی دارد. علاوه بر این، تایرهای ۴ فصل پیرلی P-Zero با ابعاد ۲۳۵/۵۰ZR با رینگ‌های ۱۸ اینچی نیز در عملکرد و پایداری بهتر آن بی‌تأثیر نبوده‌اند.









This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 750x387.






بیوک ریویرا










بیوک ریویرا را نمی توان جزو گروه Muscle Cars قرار داد، با این وجود از این خودرو به عنوان یکی از معدود مدلهای تاثیرگذار در تاریخ خودروسازی ایالات متحده نام برده می شود. ریویرا به عنوان یکی از تلاشهای موفقیت امیز خودروسازی امریکا در تسخیر سلیقه ی اروپایی در ظاهر و نیز در عملکرد فنی ان در کلاس فول سایزشناخته می شود. بیوک ریویرا همواره به خاطر ارائه دادن حد نهایت استایلینگ ظاهری و فنی در صدر محصولات کمپانی بیوک قرار می گیرد و لایق داشتن یک جایگاه ویژه در تاریخ اتومبیل سازی ایالات متحده است. تولید ریویرا در سال 1963 اغاز و تا سال 1975 ادامه داشت. که در طول این سالها نزدیک 500000 دستگاه از این خودرو از خط تولید کمپانی خارج شدند. در زیر مشخصات و میزان تولید این خودرو را در سالهای مختلف تولید مشاهده می کنید.




1963:
میزان تولید:40000 دستگاه
موتورها:401 اینچی V8 به قدرت 325 اسب بخار در دور موتور 4400 و 425 اینچی V8 به قدرت 340 اسب بخار
عملکرد:425/340: 0 تا 60 مایل در 8 ثانیه و مسافت 400 متر در 16 ثانیه





1964:
میزان تولید:37658 دستگاه
موتورها:401 اینچی V8 به قدرت 325 اسب بخار در دور موتور 4400 و 425 اینچی به قدرت 340 اسب بخار و 425 اینچی V8 (دو کاربراتور چهار دهانه) به قدرت 360 اسب بخار





1965:
میزان تولید:34586 دستگاه
موتورها:401 اینچی V8 به قدرت 325 اسب بخار در دور موتور 4400 و 425 اینچی به قدرت 340 اسب بخار در دور موتور 4400 و گشتاور 465 پاوندفوت در دور موتور 2800. 425 اینچی V8 (4*2) به قدرت 360 اسب بخار




1966:
میزان تولید:45348 دستگاه
موتورها:425 V8 به قدرت 340 اسب بخار در دور موتور 4400 و گشتاور 465 پاوندفوت در دور موتور 2800
عملکرد:0 تا 60 در 8.6 ثانیه و 400 متر در 16.4 ثانیه با سرعت 84 مایل بر ساعت




1967:
میزان تولید:42799 دستگاه
موتورها:430 V8 به قدرت 360 اسب بخار در دور موتور 4600 و گشتاور 475 پاوندفوت در دور موتور 3200
عملکرد:0 تا 60 مایل در 7.8 ثانیه و مسافت 400 متر با سرعت 86 مایل بر ساعت




1968:
میزان تولید:49284 دستگاه
موتورها:430 V8 به قدرت 360 اسب بخار در دور موتور 4600 و گشتاور 475 پاوندفوت در دور موتور 3200
عملکرد: 0 تا 60 مایل در 8.1 ثانیه




1969:
میزان تولید:52872 دستگاه
موتورها: 430 V8 به قدرت 360 اسب بخار در دور موتور5000 و گشتاور 475 پاوندفوت در دور موتور 3200
عملکرد:0 تا 60 مایل در 9.2 ثانیه




1970:
میزان تولید:37336 دستگاه
موتورها:455 V8 به قدرت 370 اسب بخار در دور موتور 4600 و گشتاور 510 پاوندفوت در دور موتور 2800
عملکرد: 0 تا 60 مایل در 7.9 ثانیه و مسافت 400 متر در 17 ثانیه




1971:
میزان تولید:33810 دستگاه
موتورها:455 V8 به قدرت 315 اسب بخار. 455(GS) V8 به قدرت 330 اسب بخار در دور موتور 4600 و گشتاور 455 پاوندفوت در دور موتور 2800
عملکرد:455/330: 0 تا 60 مایل در 8.1 ثانیه




1972:
مبزان تولید:33728 دستگاه
موتورها:455 V8 به قدرت 255 اسب بخار. 455 (GS) به قدرت 260 اسب بخار در دور موتور4400 و گشتاور 380 پاوندفوت در دور موتور 2800




1973:
میزان تولید:34080 دستگاه
موتورها:455 V8 به قدرت 250 اسب بخار.455 GS V8 به قدرت 260 اسب بخار




1974:
میزان تولید:20129 دستگاه
موتورها: 455 V8 به قدرت 210 اسب بخار




1975:
میزان تولید:17036 دستگاه
موتورها:455 V8 به قدرت 205 اسب بخار




کادیییییییییییییییلاک





کادیلاک در سال ۱۸۹۹ کار خود را به عنوان کمپانی اتومبیل سازی Detroit ُ آغاز کرد . تا سال ۱۹۰۱ نام آن کمپانی henry ford بود و در سال ۱۹۰۲ henry le land - موسس کارخانه اتومبیل سازی Detroit نام آن به کادیلاک تغییر داد .


اولین کادیلاک اتومبیلی شکیل و تک سیلندر بود و تولید آن تا سال ۱۹۰۵ ادامه داشت .
در سال ۱۹۰۷ کمپانی کادیلاک با اتومبیل های ۴ سیلندر خود به موفقیت بزرگی دست یافت .


همچنین Le land پروژه ای را پیاده سازی نمود که توسط آن از قطعات یک اتومبیل در اتومبیلهای دیگر نیز استفاده میشد . این طرح در سال ۱۹۰۸ برنده جایزه R . A . C شد .
همچنین این کمپانی بار دیگر در سال ۱۹۱۳ با ارائه طرح چراغهای الکتریکی این جایزه را از آن خود نمود.
موفقیت های کادیلاک باعث شد تا آقای William C.durant یکی از بزرگان کمپانی جنرال موتور توجهی خاص به کادیلاک پیدا کند .

در ۱۹۱۵ این کمپانی اولین اتومبیل تجاری خود مدل۵۱ با هشت سوپاپ نرم و پرقدرت را به بازار ارائه کرد و پس از آن در سال ۱۹۳۳ یک موتور ۸ سوپاپ با توانایی ترمز در هر چهار چرخ را عرضه نمود و در ۱۹۲۷ کمپانی کادیلاک اولین سری مدل La Sale را تولید نمود .

مطلعات کمپانی GM نشان داد که کمپانی کادیلاک از بازار فروش پر سودی برخوردار بوده و در نتیجه GM بیشترین سرمایه گذاری خود را بر کمپانی کادیلاک متمرکز ساخت . تولید مدلهای La Sale نیز بعنوان محصول دوم کادیلاک همچنان توسط کمپانی GM ادامه یافت . La Sale اولین اتومبیل ساخته شده GM بود که دارای وزن سبک و کیفیت بالایی بوده و در ۱۹۳۱ به عنوان یکی از زیباترین مدلهای کادیلاک مشهور شده بود .
دهه ۱۹۳۰ دهه ظهور اتومبیل های چند سیلندر قدرتمند بود و کادیلاک با ساخت اتومبیل ۴۲۵ شانزده سوپاپ افسانه ای خود در لیست پیشگامان این صنعت قرار گرفت. طرح این اتومبیل بر گرفته از مدل ۳۶۸ دوازده سوپاپ بود . ولی در سال ۱۹۳۳ خط تولید این مدل به علت بالا بودن قیمت تعطیل و به جای آن مدل۳۶۸ به تعداد زیاد تولید و به بازار عرضه شد .
طرحهای ویژه کادیلاک در زمینه شاسی بدنه و سبک ساخت کادیلاک را بعنوان یکی از مشهورترین اتومبیلهای جهان در آورد .
کادیلاک بر اثر قیمت های پایین وسایل نقلیه GM به تدریج بازار را از دست داد تا اینکه در سال ۱۹۲۳ Alfred P.sloan یکی از شرکای کادیلاک دیگر شرکا را متوجه ساخت که با این شیوه قادر به ادامه حیات کمپانی نخواهند بود و همین امر سبب شد که در سال ۱۹۳۴ کادیلاک در سبک تولید خود تقییراتی اساسی ایجاد نماید . این تغییرات شامل قسمتهای زیادی از جمله مشترک شدن قطهات جلوی بدنه کادیلاک با دیگر مدلهای GM گردید .
در سال ۱۹۳۶ کادیلاک شروع به ساخت اتومبیلهایی با بدنه استیل شیشه جلوی ر شکل و ترمز تمام هیدرولیک کرد . در دهه ۱۹۴۰ کادیلاک با تولید Packard از تمامی رقیبان پیشی گرفته و به بزرگترین پیروزی خود نائل شد و بصورت سمبل اتومبیلهای آمریکایی در آمد .

در سال ۱۹۴۱ به تدریج اقدام به تولید اتومبیلهایی با دیفرانسیل عقب نمودند . در سال ۱۹۴۸ با تولید اتومبیلهای دو در چهار سرنشینه که تقلیدی از اتومبیلهای GM بود . انتقاد همگان را بر انگیخت . پس از آن در دهه ۱۹۵۰ تولید تومبیلهایی با اتاق هایی بشکل بال ماهی در قسمت عقب را شروع کرد .

در سال ۱۹۴۹ کادیلاک موتور اتومبیلهای خود را تقییر داد و در این کار توانست اتومبیلهایی قوی تر با سرعت ۱۶۰ کیلومتر در ساعت تولید کند که این مدلها کم کم به اتومبیلهای لوکس تبدیل گشتند .
کمپانی کادیلاک تا سال ۱۹۵۴ در زمینه سرعت نیز به پیشرفت های زیادی رسید .

طی ستلختی ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۱ کادیلاک بعنوان بهترین اتومبیل موجود در بازار آمریکا محسوب می شد . این کمپانی در سال ۱۹۵۱ ارزان ترین مدل خود را به بازار عرضه کرد .
در این زمان بتدریج مدلهای پهن تر شده و شاسی پایین کادیلاک بعنوان الگویی برای دیگر مدلها انتخاب شد و ۱۹۵۹ تولید اتومبیلهایی به این سبک به حداکثر خودد رسید .
در سال ۱۹۵۸ کادیلاکهایی با چراغ های جلوی دوبل به بازار عرضه شد . در سال ۱۹۶۳ یک مدل با موتور وی هشت به بازار عرضه شد که از نظر ساختار و طراحی نسبت به تمام مدلهای کادیلاک برتری داشت. فضای داخلی اتاق بزرگتر و موتورش نیز قدرتمند تر بود . در مدلهای سال ۱۹۶۴ می توان کادیلاک هایی با سقف متحرک و تهویه هوای اتوماتیک مشاهده کرد که چراغهای آن به طور خودکار در صورت روشن بودن اتومبیل با تریک شدن هوا روشن می شد .

در سال ۱۹۶۵ کادیلاک بیشتر به اتومبیلی مجلل تبدیل شده و لوازم آن اکثراْ جنبه تجملی داشت .
در سال ۱۹۶۷ اولین کادیلاک دفرانسیل جلو تولید شد . در دهه ۱۹۶۰ در زمینه سیستم ایمنی اتومبیل نیز کار بسیاری انجام شد و از جمله این تقییرات می توان به اصلاحاتی در سیستم باک اتومبیل و محل عبور اکزوزها اشاره کرد .
در دهه ۱۹۷۰ نیز اتومبیلها از همان سبک های دهه ۱۹۶۰ تبعیت میکردند و تنها تغییر عمده آنها در این دهه به علت گرانی بنزین در آمریکا و مصرف بالای اتومبیلهای بزرگ کادیلاک کاهش حجم و در نتیجه کاهش لوازم لوکس اتومبیل و پایین آوردن مصرف بنزین این مدلها بود .

در سال ۱۹۷۵ مدل Seville ( همون کادیلاک ایران خودمون ) از روی مدل قدیمی De Ville ساخته شد . اتومبیل جدید ۶۱ سانتبیمتر از مدل قبلی خود کوچکتر بود و بعنوان یک اتومبیل اروپایی Saloon شناخته شد .

همچنین موتور اتومبیل های کادیلاک نیز تا سال ۱۹۷۸ تقییر هجم داده و همگی کوچکتر شدند . پس از آن موتورهای ۴ ۶ و ۸ سیلندر تولید شده در دهه ۱۹۸۰ همگی دارای حجم هایی کمتر از گذشته بودند . تولید مدل های لیموزین کاهش یافته و تا اواسط دهه ۱۹۸۰ تولید این اتومبیلها به پایان رسید و در صورت سفارش عرضه می شدند .


کمپانی برای جلوگیری از کاهش میزان فروش شروع به تولید اتومبیلهایی کرد که مانند بقیه اتومبیلهای


GM دارای ابعادی کوچکتر باشند . بعد از این تحولات کمپانی کادیلاک تصمیم گرفت تا با تولید یک اتومبیل لوکس استثنایی مجدداْ مانند گذشته بازار را در دست گیرد اما این طرح با شکست روبرو شد و کادیلاک ترجیح داد تا در دهه ۱۹۹۰ برای طراحی اتومبیلهایش از مدلهای مختلف کمپانی هایی نظیر BMW و Mercedes Benz و Jaguar الهام گیرد که در سال ۱۹۹۸ تا به حال با تقییر در سبک طراحی مشاهده اتومبیلهای بسیار زیبا و نوظهور و ... هستیم .






۱۹۷۱
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 800x437.



1972
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 900x618.




1973
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 900x536.



1974

This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 900x536.

۱۹۷۵


1975
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 900x523.

۱۹۷۶



1976
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 900x601.

۱۹۷۷


1977
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 800x332.

این ها کوپه بودند

1971
۱۹۷۱
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 900x665.

۱۹۷۲

1972
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 900x578.

1973

1973

This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 900x536.

۱۹۷۴


1974
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 900x523.

۱۹۷۵


1975
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 900x523.

۱۹۷۶



1976

This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 900x665.



پلیموت باراکودا





تولید پلیموت باراکودا از سال 1964 و تقریبا دو هفته قبل از تولید موستانگ توسط کمپانی فورد اغاز شد به همین خاطر می توان را نخستین مدل جمع و جور امریکایی دانست اگرچه باراکودا به زودی در سایه ی مدل های قدرتمندی همچون فایربرد کامارو ونیز فورد موستانگ قرار گرفت ولی باید ان را به عنوان نقطه عطفی در تاریخ کمپانی به حساب اورد .

همانطور که گفته شد باراکودا از ابتدا با بدنه ای کامپکت و ظاهر اتومبیل های فست بک به بازار امد به همراه یک شیشه عقب یک تکه که در نوع خود بزرگترین بود به همراه یک قطعه ی ایمنی در عقب اتومبیل برای بکسل کردن اشیای بلند در طراحی داخلی اتومبیل نیز توجه زیادی به اسایش سرنشینان شده بود در کل طراحان توجه خود را بیشتر به راحتی سرنشینان معطوف کرده بودند تا به قابلیت های حرکتی اتومبیل که این موجب خدشه وارد شدن به تصویر این خودرو در اذهان عمومی در سال های اینده می شد دو موتور 6 سیلندر 170 و 225 اینچی و دو 8 سیلندر خورجینی 273 اینچی به قدرت 180 و 235 اسبی برای باراکودا در نظر گرفته شده بود از این مدل در کل 23433 دستگاه روانه ی خیابان ها شدند
Engines:
170 I6.
225 I6 145 bhp.
273 V8 180 bhp.
273 V8 235 bhp.


سال بعد سال تولید مدل فورمولا اس بود که تلاشی بود در جهت بهتر کردن توانایی های حرکتی بارا کودا ولی هنوز هم فاصله ی زیادی بین باراکودا و سایر اسپرتی های ان دوران وجود داشت در ضمن انجین 170 اینچی از خط تولید خارج شد از این مدل 64596 دستگاه فروخته شد
Engines:
225 I6 145 bhp.
273 V8 180 bhp.
273 V8 235 bhp.


سال 1966 تغییرات کمی در ظاهر خودرو به وجود امد باراکودا کماکان با همان انجین ها تولید می شد در این سال هم حدود 38000 دستگاه پا به خیابان ها گذاشتند
Engines:
225 I6 145 bhp.
273 V8 180 bhp.
273 V8 235 bhp


بالاخره بارا کودا در این سال به یک اسپرتی واقعی تبدیل شد طراحی کاملا جدید ظاهری و همچنین افزایش فاصله ی محورهای جلو و عقب حذف انجین 225 اینچی و یک هشت سیلندر جدید 383 اینچی از رهاورد های پلیموت برای باراکودا بود متاسفانه موتور جدید باراکودا بیش از حد بزرگ بود و پمپ هیدرولیک فرمان جای کافی برای نصب نداشت که این نیز نتیجه ای جز کاهش هندلینگ باراکودا نداشت قابل ذکره که اپشن فورمولا اس در این سال شامل یک سیستم تعلیق قویتر، صفحه امپر جدید تایر های پهن تر و همچنین تزئینات خاص این مدل بود باراکودا در این سال در سه مدل هاردتاپ کوپه فستبک و کانورتایبل تولید شد که مجموع فروش ان به 62534 دستگاه رسید
موتور ها:
273 اینچی 8 سیلندر 180 اسبی
273 اینچی 8 سیلندر 235 اسبی
383 اینچی 8 سیلندر 280 اسبی
میزان تولید:
هاردتاپ کوپه 28196
فستبک 30110
کانورتایبل 4228


سال 1968 تغییرات ظاهری اندکی در باراکودا انجام داده شد به همراه اپشن متنوعی از موتور های جدید قدرتمند. انجین 273 هم بازنشسته شد
برای ارائه ی تصویر جدیدی از باراکودا پلیموت مدل تقویت شده ای از باراکودا را که مخصوص مسابقات دراگ ریس بود به بازار فرستاد اما متاسفانه به قدری تولید ان اندک بود که کمکی به تصویر خسته کننده ی باراکودا نکرد
موتور ها:
225 6 سیلندر 145 اسبی
318 8 سیلندر 230 اسبی
340 8 سیلندر 275 اسب در موتور 5000 و نیروی تورک 340 پاوند بر فوت در موتور 3200
383 8 سیلندر 300 اسبی
میزان تولید:
هاردتاپ کوپه:19997
فستبک:22575
کانورتایبل:2840
توانایی ها(مدل 383):0 تا 60 مایل در 7.5 ثانیه مسافت 400 متر در 15 ثانیه


1969 سالی بود که باراکودا بالاخره به توانایی های یک اسپرت واقعی دست پیدا کرد توان مدل 383 30 واحد افزایش پیدا کرد البته متناسب با افزایش هندلینگ باراکودا . پلیموت همچنین یک پکیج تزئیناتی را که مخصوص فورمولا اس بود عرضه کرد که این مدل ها کودا نامیده می شدند کودا ها همچنین با یک موتور 275 اسبی 340 و 383 اینچی عرضه می شدند که البته هنوز هم کافی به نظر نمیرسید به همین خاطر پلیموت دست به کار شد و یک موتور 440 اینچی مجهز به سه کاربراتور را به بازار فرستاد که بزرگترین انجین استفاده شده در این دسته از خودرو ها بود متاسفانه همچنان مشکل هندلینگ وجود داشت و روی اکسل عقب خودرو بایست به مقدار کافی کار میشد تا پذیرای نیروی تورک فوق العاده ی این مدل به میزان 480 پاوند بر فوت باشد. با وجود 57 % وزن خودرو روی چرخ های جلو و استفاده از ترمز های کاسه ای در 4 چرخ سیستم تعلیق و ترمز ها فشار زیادی را متحمل می شدند
موتورها:
340 8 سیلندر 275 اسب در دور موتور 5000 و نیروی تورک 340 پاوند بر فوت در دور موتور 3200
383 8 سیلندر 330 اسبی
6+440 8 سیلندر 390 اسب در دور موتور 4600 و نیروی تورک 480 پاوند بر فوت در دور موتور 2300
میزان تولید:
هاردتاپ کوپه:12757
فستبک:17788
کانورتایبل:1442

پلیموت بالاخره در 1970 به ان چیزی که از باراکودا انتظارش را داشت رسید در این سال باراکودا با پلتفرم مشترک دوج چلنجر تولید شد به همین دلیل فاصله ی بین محور ها 2 اینچ کوتاهتر شد اگرچه ابعاد کلی ان بدون تغییر ماند مدل های ویژه یا همان کودا می توانستند مجهز به 5 موتور مختلف 340 383 440 440سیکس پک ودر نهایت مدل قدرتمند 426 همی شوند مدل های 440 و 426 مجهز به یک سیستم تعلیق ویژه با توانایی های بالا بودند تا از قدرت خود در راه صحیح ان استفاده کنند! مدل های ساده ی باراکودا دارای درپوش موتور ساده بودند در حالیکه کودا ها از دو هواکش نمایشی استفاده می کردند (مثل چلنجر) مدل های همی به طور استاندارد مجهز به هواکش هایی بود که مستقیما به موتور متصل بودند که در زمان گاز دادن باعث لرزش اتومبیل می شدند که به همین خاطر انها را مدلهای لرزاننده نامیدند از این مدل تنها روی 652 مدل هاردتاپ و 14 مدل کانورتایبل نصب شد که با لیفتر هیدرولیکی اسپرت شده بودند و قابلیت تیونینگ بیشتری نسبت به مدل های قبلی داشتند
پلیموت همچنین یک مدل ویژه از کودا تحت عنوان AAR کودا ! در سال 1970 تولید کرد مثل دوج چلنجرهای تی ای کودا از یک موتور 340 اینچی 290 اسبی مجهز به همراه سه کاربراتور دو دهانه استفاده می کرد طرح خارجی AAR به خاطر طرح های راه راه کناره ی اتومبیل وسپر های همرنگ ان و نیز بالچه ی عقب خودرو واقعا استثنایی بود فنر های عقب کودا همچنین بالا کشیده شده بودند تا فضای کافی برای جاسازی لوله های اگزوز که از جلوی چرخ های عقب خودرو خارج می شدند وجود داشته باشد (بعد از مشکلات فراوانی که برای جاسازی لوله اگزوز ها در مدل استاندارد وجود داشت!) این مدل همچنین توانایی استفاده از تایر های بزرگتر در محور عقب را داشت (که شاید از اولین اتومبیل هایی بود که این ویژگی را داشت)
میزان تولید:
مدل هاردتاپ کوپه:18880
مدل کانورتایبل:635
مدل ای ای ار:1500
موتور ها:340 اینچ 275 اسب بخار در موتور 5000 و 340 پاوند بر فوت در دور موتور 3200
مدل ای ای ار :6+340 اینچی 290 اسب بخار در موتور 5000 و نیروی تورک 345 پاوند بر فوت در دور موتور 3400
مدل 383 اینچی به قدرت 335 اسب بخار
426 همی به قدرت 425 اسب بخار در دور موتور 5000 و نیروی تورک490 پاوند بر فوت در دور موتور 4000
مدل 440 اینچی به قدرت 375 اسب بخار در دور موتور 4600 و نیروی تورک 480 پاوند بر فوت در دور موتور 3200
مدل6+440 اینچی به قدرت 390 اسب بخار در دور موتور 4600 و نیروی تورک 480 پاوند بر فوت در دور موتور 3200
رکوردها(426 همی):
شتاب صفر تا 60 مایل در 5.6 ثانیه مسافت 400 متر در 13.41 ثانیه و با حداکثر سرعت 104.6 مایل بر ساعت

تولید پلیموت باراکودا با تغییرات اندکی در سال بعد ادامه پیدا کرد که شامل یک جلوپنجره ی چند تکه با چراغ های دوبل ضربه گیر های تزئینی در جلوی خودرو و چراغ عقب های چند قسمتی می شد. همچنان طیف متنوعی از موتور های مختلف وجود داشت و مدل ویژه ی باراکودا نیز مثل گذشته کودا نامیده می شد چرا که مدل AAR از خط تولید خارج شده بود . به خاطر قوانین سفت و سختی که جدیدا به اجرا گذاشته شده بود پلیموت مجبور شد تغییراتی در موتور ها ایجاد کند که مستقیما باعث افت قدرت انها شد . ان سال تنها 115 کودا به فروش رفت و پلیموت تصمیم گرفت پیش از انکه موتورهای همی به خاطر کنار امدن با قوانین دچار افت قدرت شوند انها را بازنشسته کند!
بنابراین دوران سلطه ی انجین های همی به عنوان قوی ترین و تاثیرگذارترین موتور های ان دوران به پایان رسید!
میزان تولید:
مدل هاردتاپ کوپه:6228
مدل کانورتایبل:374
موتورها:
318 اینچی 230 اسب بخار
340 اینچی 275 اسب بخار در دور موتور 5000 و نیروی تورک 340 پاوند بر فوت در دور موتور 3200
383 اینچی 300 اسب بخار در دور موتور 4400 و نیروی تورک 400 پاوند بر فوت در دور موتور 2400
426 همی 425 اسب بخار در دور موتور 5000 و نیروی تورک 490 پاوند بر فوت در دور موتور 4000
440 اینچی 375 اسب بخار
6+440 اینچی 385 اسب بخار در دور موتور 4600 و نیروی تورک 480 پاوند بر فوت در دور موتور 2300

سال 1972 سال ناراحت کننده ای برای علاقه مندان باراکودا بود چرا که انجین های همی و 383 به علت کنار نیامدن با قوانین جدید از خط تولید کارخانه خارج شدند. موتور های باقیمانده نیز برای ادامه ی تولید مجبور شدند از غربال اسب بخار رد شوند! اتومبیلی که ظاهری همچون هیولا داشت در واقع از ان قدرتی که به نظر میرسید داشته باشد بی بهره بود قویترین مدل در این سال مدل 340 بود .
مدل های کانورتایبل نیز از خط تولید خارج شدند.
میزان تولید:
مدل هاردتاپ کوپه:7828
موتورها:
318 اینچی 150 اسب بخار (در استاندارد SAE)
340 اینچی 240 اسب بخار (در استاندارد SAE)
رکوردها(مدل 340):
شتاب صفر تا 60 مایل در 8.5 ثانیه مسافت 400 متر در 16 ثانیه

1973:مدل های 6 سیلندر از خط تولید خارج شدند در نتیجه پایین ترین مدل اکنون مدل 318 اینچی بود کودا ها نیز با موتور 340 تولید می شدند که در اواسط سال جای خود را به یک انجین 360 دادند هرچند در افزایش توانایی های کودا تاثیر چندانی نداشت
میزان تولید:
مدل هاردتاپ کوپه:10626
موتورها:
318 اینچی 150 اسب بخار (در استاندارد SAE)
340 اینچی 240 اسب بخار (در استاندارد SAE)
360 اینچی 245 اسب بخار (در استاندارد SAE)

1974 اخرین سال تولید پلیموت باراکودا بود که با تولید موتور های 318 و 360 ادامه پیدا کرد. باراکودا دیگر هیچگاه در ظاهر یک اسپرتی واقعی باز نگشت.
میزان تولید:
مدل هاردتاپ کوپه:4989
موتورها:
318 اینچی 150 اسبی (در استاندارد SAE)
360 اینچی 245 اسبی (در استاندارد SAE)





تاریخچه مختصر کوروت:




کمپانی شورولت در سال 1952 به رونمایی از یک کانسپت اسپرت و2 نفره جدید خود اقدام کرد و اعلام نمود که ازسال اینده قصد دارد آنرا به تولید انبوه برساند.
سال1953فرا رسید و کوروت های سفارش گرفته شده که در آن سال همگی به رنگ سفید رنگ امیزی شده بودند در تاریخ30 ژوئن به مشتریان تحویل داده شد.اطلاعات موجود نشانگر این نکته می باشد که کوروت از سال 55 میلادی تا به امروز فقط با موتور 8سیلندر عرضه شده است.
کوروت،خودرویی که از اولین سال تولید تا کنون دارای شاسی فلزی و بدنه ای تمام فایبرگلاس است و به همین خاطر از وزن پایین اما مقاومت بدنه بالایی بهره می برد.
طی سالهای متوالی و تولید پیاپی کوروت به علت محبوبیت بیش از حد این خودرو در سطح جهانی برای این اتومبیل هر چند سال یکبار نیاز به یک تحول اساسی در آن احساس می شد و همین تغییرات سبب بوجود آمدن نسل های مختلف کوروت شد





نسل اول از سال 53 تا 57 میلادی در قسمت جلو دارای دو چراغ گرد و در عقب دارای دو چراغ کشیده بود که این چراغها در سال 58 درقسمت جلو به صورت چهار چراغ گرد و در عقب به نیز به همین صورت تبدیل شد.

اوایل سال 1962 نوبت به معرفی نسل دوم کوروت رسید،در این مدل که تا سال 67 تولید شده است چراغهای جلو به صورت مخفی در ابتدای درب موتور خودرو و در قسمت پشت برای دومین بار چراغها به صورت مدل قبل و چهار چراغ طراحی شده بود. این مدل درقسمت عقب دارای دو قطعه شیشه مثلث شکل می باشد که نمای بسیار زیبایی را به آن داده است.

سر انجام نوبت به نسل سوم این اتومبیل رسید که به اعتقاد بسیاری زیباترین نسل آن نیز هست (قوس های زیاد،ارتفاع کم،کاپوت کشیده و کابین که در قسمت انتهای خودرو قرار دارد این اتومبیل را یک اتومبیل تهاجمی نشان می دهد و این مشخصات دلیل بر زیبا بودن این نسل کوروت است) از سال 1968 تولید نسل سوم آغاز گردید و هر سال نیز بر زیبایی این اتومبیل ارزشمند افزوده می شد.تولید این نسل تا سال 82 ادامه داشت که تمامی خطوط بدنه و بسیاری از موارد دیگر نسلهای بعدی که تا به امروز هم ادامه پیدا کرده پیرو چهارچوب کلی این نسل است.

چراغهای بزرگ پلکی(مخفی) ،سقف تی تاپ (که به صورت دو تکه می باشد و قابل برداشتن است،سقف روباز، بدنه از جنس فایبرگلاس و سبک وزن،موتور هایی با حجم بالا (تا 427 اینچ مکعب) و سرعت بالای 260 کیلومتر و در نهایت قیمت مناسب، زنگ خطری برای تمام سوپر اسپرت های اروپایی از جمله فراری و لامبورگینی بود.سل چهارم و پنجم این اتومبیل نیز با موفقیت به فروش رفت و این باعث شد که امروزه نسل ششم این اتومبیل تولید شود، این مدل با قیمتی در حدود 47 تا 75 هزار دلار( با توجه به نوع آپشن) و قدرتی بین 400 اسب بخار(مدل پایه) تا 507 اسب بخار(زی 06 ) از موقعیت بسیار عالی در بین سایر سوپراسپرت ها برخوردار می باشد.






تاریخچه شورلت

نام اتومبیل های این کمپانی ار نام راننده موفق سوئیسی ٬ louis chevrolet ، گرفته شده است . او در سال 1878 در شهر chaux defond متولد شده و بعدها به شهر beaune فرانسه مهاجرت و در آنجا به کار در یک کمپانی مورس پرداخته و سپس با برادران خود بنامهای arthur و gaston تصمیم به مهاجرت به کانادا گرفت .


در شهر نیویورک امکان کار بر روی اتومبیلها و کامیونهای کارخانه William Walter برای Louisفراهم آمد .

وی سپس شروع به کار در کارخانه های متعدد کرد و توانست خود را بعنوان یکی از بهترین رانندگان مسابقات نشان دهد و همین امر باعث شد تا توجه William Durant - موسس کمپانی General Motors - به وی جلب شده و durant او را بعنوان راننده General Motors استخدام کند .

کمپانی Mason Motor که قبلاً تحت نظارت Durant بود واگذار و در سال 1913 این دو کمپانی در هم ادغام شدند .

در سال 1913 اتومبیل چهار سیلندر Baby در دو مدل یک سرنشینه و مدل سلطنتی ، در رنگ های آبی و سفید تولید شد . طرح رنگ آمیزی این اتومبیل از روی کاغز دیواری هتلی که Durant در فرانسه در آن اقامت داشت ، الهام گرفته شده بود .


در سال 1913 Louis Chevrolet و درو نفر دیگر بنام های V.R Hefler و Jboyer تصمیم گرفتند تا کارخانه تولید موتورهای هوایی Chevrolet را تأسیس کنند .

اما این کارخانه در همان آغاز کار ورشکست گردید و در سال 1941 ، Chevrolet به صورتی مرموز کشته شد و راز قتل او در پرده ای از ابهام باقی ماند .


در سال 1914 ، نام کمپانی به Maxwell Motor تغییر و در شهر نیویورک تعداد 5005 دستگاه اتومبیل تولید شد و درهمین سال مدل دیگری نیز به نام 490 و یا قیمت 490 دلار به بازار عرضه شد .

طی دویال تعداد 70701 دستگاه از این اتومبیل به فروش رفت و در سال 1917 اولین اتومبیل مستقف این کمپانی ساخته شد .

در 1918 ، Chevrolet شروع به تولیدات تجاری مانند کامیون کرد . در سال 1919 chevrolet به دو بخش کمپانی Durant و بخش General Motors تقسیم و تا قبل از جنگ جهان 149904 دستگاه اتومبیل تولید نمود .


در سال 1921 ، یعنی بعد از جنگ به علت کمبود سرمایه پنج میلیونی کمپانی Chevrolet تا مرز سقوط پیش رفت اما در سال 1911 با مدیریت خوب WilliamKnuden در مدتی کمتر از ده سال به یکی از بزرگترین کارخانجات اتومبیل سازی جهان تبدیل گشت .


یکی از بزرگترین مشکلات کمپانی ، در سال 1923 ، برگشت خوردن موتورهای هواپیمای تولیدی Chevrolet بود که ضرری بزرگ به کمپانی وارد ساخت.
در سال 1927 اتومبیل جدید Chevrolet ، توانست از نظر تعداد تولیدات مقام نخست را در صنعت بخود اختصاص دهد .

این وسیله نقلیه به تعداد یک میلیون و هزار و هشتصد و هشتاد دستگاه تولید شد .
در سال 1929 طرح جدیدی از یک اتومبیل شش سیلندر و طرحی چهار سیلندر از همین اتومبیل ، به منظور کاهش قیمت ، ارائه و از ان به تعداد 1328605 دستگاه تولید شد .


مشکلات مالی کمپانی در دهه 1930 با فروش بالای اتومبیل در بازار آمریکا بر طرف شد .

در سال 1933 Knudsen مدیریت کارخانه GM را بعهده گرفته و M.E.Coyle نیز مدیریت کمپانی Chevrolet را عهده دار شد .

با شروع کار Coyle ، مدلهای Chevrolet به اتومبیلهای مستحکم و قوی تبدیل شدند .
در سال 1935 ، Chevrolet ، تولید 10.000.000 امین اتومبیل خود را جشن گرفت .


در سال 1936 سیستم ترمزهای Chevrolet بصورت هیدرولیک درآمد . در سال 1939 کمپانی با تولید 15.000.000 امین اتومبیل خود ، اتومبیلهای استیشن را به بازار عرضه کرد .


قبل از آغاز جنگ جهانی ، کمپانی رکورد فروش اتومبیل در سال را شکسته و در سال 1941 رقمی معادل 4/1 میلیون فروش را در بازارهای جهانی به نام خود ثبت کرد .

در آن سال یکی از اتومبیلهای کوپه کمپانی در چند مسابقه اتومبیلرانی موفق به کسب مقام شد . در سال 1948 ، W.F.Armstrong ، یکی از مدیران موفق GM سرپرستی Chevrolet را به عهده گرفت .

با ورود این مدیر جدید ، سبک تولید اتومبیل در کارخانه مجدداً تغییر و مدلهای Bel Air Hard - Top را در سال 1950 به بازار عرضه کرد .

بر اثر این سبک جدید غیر از تقییرات در بدنه اتومبیل ، تغییرات عمده ای در ساختار موتور و قیمت آن حاصل شد .


از سال 1950 به بعد بیشتر مدلهای Chevrolet تمام اتوماتیک بودند . یکی از کارهای مهم Armstrong تولید مدلهای بسیار ارزان قیمت بود که در رشد اقتصادی کارخانه اهمیت بسیار داشت .

همچنین در سال 1950مهندس Harley J.Earl ، اتومبیل Corvette را طراحی و تولید کرد و در سال 1959 در مدل Corvair و Impala به بازار عرضه شدند.


علی رغم اینکه این دو مدل نتوانستند مانند اتومبیلهای مطرح کمپانی فروش بالایی داشته باشند ولی با این حال تا سال 1969 تولید آنها ادامه داشت .

در سال 1962 Chevy ll بعنوان مدلی برگرفته از Corvair و impala طراحی و ساخته شد و در سال 1964 مدلی بزرگتر از آن تولید و به بازار عرضه شد .

همچنین در در همان سال coprice با قدرت 90bhp و قیمت 3347 دلار در کنار Chevy که قیمتی معادل 2028 دلار داشت . به معرض فروش گراشته شد.


در سال 1967 مدلی sport و کوپه بنام Camaro ساخته و تا دو دهه بعنوان یکی از مطرحترین اتومبیلهای Sport ، که نظر تمام حادثه جویان را به خود جلب کرده بود تولید میشد .

یکی از مطرح ترین مدلهای camaro مدل Iroc - z ، با حجم موتور 5700cc که با موتور L98 مدل Corvette ، در سال 1989 به بازار عرضه شد .

قدرت این اتومبیل 240bhp و سرعت آن 240 کیلومتر در ساعت می باشد.

در دهه 1970، از موتورهای کمپانی Chevrolet توسط بسیار از کارخانه های دیگر مانند Opel و Oldsmobile ، که موتور اتومبیلهای شش و هشت سیلندر خود را از این کمپانی خریداری می کردند ، استفاده می شد .

در اوایل دهه 1970 قراردادی بین دو کمپانی Chevrolet و Isuzu منعقد و طبق آن مقرر شد ، که Chevrolet تمام تجهیزات اتومبیل سازی این کارخانه را تأمین کند .

کمپانی در سال1971 مدلهای Nova , Mont Carlo , Bel Air , Blazer و Suburban را به مرحله تولید رساند و در همین سال مدل لوکسی از Coprice نیز به بازار عرضه کرد که نظر همگان بار بخود جلب نمود .

در سال 1975، مدل Cavalier ، یکی از موفقترین اتومبیلهای این کمپانی ، طراحی و تولید شد .

در اواسط دهه 1980 ، نیز این کمپانی روابط تجاری خود را با کمپانیهای ژاپنی مانند Suzuki و Toyota گسترش داد .

در حال حاضر این کمپانی به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اتومبیل مطرح است و نیر مدلهای جذاب این کمپانی مانند Corvette ZR-1 ، طرفداری بیشماری دارد .




1962 Chevrolet Nova






1963 Chevrolet Nova SS






1964 Chevrolet Nova SS







1965 Chevrolet Nova SS





1966 Chevrolet Nova SS

[




1967 Chevrolet Nova SS







1968 Chevrolet Nova SS





1969 Chevrolet Nova SS







1970 Chevrolet Nova SS






1971 Chevrolet Nova SS








1972 Chevrolet Nova SS







1975




بیوک



شرکت بیوک موتورز در سال1903توسط David Dunbar buick تاسیس شد .اما این شرکت ضعیف شروع کرد و تا سال 1904 تولیدات مناسبی نداشت .شرکت بیوک از نظر مالی ضعیف بود و طرح های کمی برای آینده داشت .

تا وقتی که در سال 1904 ویلیام سی دورانت آن را خرید .

دورانت کارخانه را برای تولید بیشتر سازمان دهی کرد و کارخانه جدیدی برای شرکن خریددر سال 1905 مدل C
موفقیت زیادی کسب کرد و در سال 1907 بیوک پس از فورد مقام دوم فروش را بدست آورد .

در سال 1908 دورانت ، شرکت بزرگ جنرال موتورز را تاسیس کرد .

موفقیت بیوک مشکلات مالی جی ام را در سال 1910 کاهش داد و در آن سال توانست از همه تولید کننده گان خودرو پیشی بگیرد . پس از آن بیوک همیشه در بین بهترین تولید کننده و فروشنده اتومبیل جای گرفت .

در سال 1914 که بیوک اولین اتومبیل 6 سیلندر خود را به فروش گذاشت ، سیستم روشنایی و استارت دلکو الکترونیک
بصورت استاندارد در آمد .این مدل های 6 سیلندر تا دهه 20 از جمله اتومبیل های پرفروش بود .
البته مدل های 4 سیلندر

هم در کنار آن تولید می شد .

در سال1930 موتورهای 8 سیلندری برای تمام مدلها عرضه شد . اما در دهه 1931 سیر تکامل بیوک از طرف جی ام
کاملا شکل جدیدی به خود گرفت وتماما محصولات خود را طبق دیکته جی ام تولید کرد .

گیربکس مدل سنچوری به حالت استاندار در آمد . مدل های برتر در بین تولیدات : مدل ردمستر و لیمیتد بودند و مدل
سنچوری در سال 1935 تا سال 1942 بدلیل موتور قویتر و اتاق جادارتر و نرمی خاصش تولید شد .

پس از جنگ جهانی 2 هم دوبارهساخت موتور هشت سیلند از سر گرفته شد .

در سال 1948 اولین گربکس 2 دنده تولید شد و با تولید اتاق جدیدی نام رودمستر و ریویرا تحول جدیدی در بیوک
آغاز شد

. مدل رودمستر و سوپر دارای موتور 8 سیلند و 188 اسب بخار شدند و سپس در سال 1954 این موتور
به شکل استاندارد در امد .

در سال 1957 مدل پر بازده بیوک ، مدل سنچوری بود که قدرت آن از چند مدل V8
گرفته می شد . بیوک در سال 1958 با افت مالی مواجع شد و آهسته و سنگین قدم بر می داشت .


با آمدن موتور جدیدی که تماما آلمینیومی بود و حجم آن 215 اینچ مربع بود ، مدل های سال 1961 کوچکتر شدند .

این موتور توان 155 اسب بخار را داشت . تقاضا برای اتومبیل های پر قدرت باعث شد که موتور های بزرگ V8
در مدل هایی مثل ریویرا و استراتژی های GM خصوصیات منحصر به فرد این خودرو از دست برود و در بسیاری
از قطعات به صورت اشتراکی در آمد .


از آنجایی که بحران نفت شروع شده بود ، بیوک در فکر ساخت و تولید خودرو های کم مصرف بر آمد و بدلیل
آن که دیگر کسی به قدرت ماشین ها توجه نمی کرد و مسأله بنزین بود .


لذا در سال 1975 کاتالیزور بصورت استاندارد در آمد و موتور ها کوچک شدند . یک مدل V6 مجددآ تولید شد .
اولین موتور دیزلی بیوک در سال 1980 تولید شد در صورتی که موتور های چهار سیلندر هنوز روی مدل های
ارزان ( اسکایلارک ) عرضه می شد .


همانجور که اتومبیل ها کوچیکتر شدن فروش بیوک نیز کاهش یافت . مدیران بیوک به این نتیجه رسیدند که
باید راه سنتی خود را دنبال کنند .



پونتیاک



کارخانه اتومبیل سازی آکلنددر سال ۱۹۲۶ به کارخانجات معظم GM پیوست ودر سال 1933تحت نام
پونتیاک به فعالیت ادامه داد و در سال 1964 با ارئه مدل بسیار مشهور GTO اولین نمونه اسپرت شهری
خود را عرضه کرد و بعد در سال 1967 نمونه اسپرتی و کوچکتر و با استیل اروپایی(فایر برد) را معرفی کرد
که از همان ابتدا در صحنه مسابقات رقیبی جدی برای فورد ماستنگ و AMC جاولین و پورشه 911 بود.
و بعد از 2سال مسئولان کارخانه تصمیم گرفتند نمونه سریع و نیمه مسابقه ای را روی شاسی فایر برد
تعبیه کنند که در همین سال پونتیاک ترانس ام 1969 برای اولین بار ساخته شد.
ترانس ام در طول حدود 20 سال عمرش با مشکلات متعددی روبرو شد . کما اینکه این اتومبیل سریع و
پر قدرت در اوایل دهه 70 به اتومبیلی لوکس و تجملی و پرقدرتی تبدیل شد و از معیارهای اتو مبیل های
اسپرت اما همیشه در زمره پرفروش ترین اتومبیل های آمریکایی بود و ابتدا برای رقابت ا انواع فورد
ماستنگ کبری جت_کامارو Z28 _دوج چالنجر_ پلیموت_ باراکودا_ همی کودا_ AMX _ چارجر _ پورشه911
و......ساخته شد. اما بعدا در ابتدای دهه 70 تا هم اکنون رقیبی جدی برای شورلت کوروت به حساب
می آید . در اینجا مختصرا به معرفی مدلهای مختلف این اتومبیل از ابتدا تا امروز می پردازیم.
1970_ در این سال طراحی ترانس ام دچار تحولی بزرگ شد و شکل اتومبیل بکلی تغییر یافت و در ان
سال بود که از بادگیر تیغه ای روی صندوق عقب( اسپیلر ) و بادگیر جلو و بادگیرهای جانبی بر گلگیرهای
جلو ( آبشش ) و هواکش بزرگ و معروف روی کاپوت ( رمیر ) استفاده شد با تایر های f60-15 که در تاریخ
اتومبیل سازی این اولین بار بود که یک اتومبیل سواری اسپرت از لاستیک با دیواره 60 استفاده می کرد.
موتورهای که در این سال استفاده میشدند 400 اینچ به قدرت 345 اسب و موتور 445 به قدرت 370 اسب
و موتور 455 یک یکی از قویترین و معروف ترین engine های فول امریکایی بشمار می آید .
این مدل اتاق تا سال 1973 به همین شکل بود.
1974_ در این سال طرح جلو پنجره و چراغ های عقب تغییری پیدا کرد و موتورها همانموتور های سال قبل
بود به اضافه موتور 400 کاملا جدیدی به قدرت 228 اسب بخار.
1975_ در این مدل تنها تغییری که پیدا کرد:
بزرگ شدن شیشه عقب و تغییر شکل شبکه های داخل دماغه
1976_ در این مدل سپر های عقب و جلو بزرگتر و از جنس لاستیک مخصوص و به رنگ بدنه درآمدند و
موتور 400 قبلی تکرار می شد و همچنین موتور 455 .
1977_ در این مدل طرح جلو پنجره با نمونه چهار چراغ تعویض شدو اولین سال بود که از سقف دو تیکه
شیشه ای معروف به نام T-TOP استفاده شد و موتورها مجددا موتور 400 بودند.
1978_ در این سال اتاق ظاهری همان مدل 1977 بود تنها با تغییر رینگ های آتشی اسپرت و زیباتر.
فنر بندی پیشترفته و گیر بکس چهار دنده دستی با ضریب 42/3 بر یک را به همراه داشت.
1979_ در این سال فقط تغییر شکل در جلو پنجره و چراغ های عقب بود با موتور 403 و تغییراتی در
اسپیلر عقب البته نا گفته نماند که در بین تمامی این مدل ها تغییراتی سفارشی چون:
موتور های SD_ HO و .........
تغییراتی در عقاب های روی کاپوت در سالهای مختلف.
تغییراتی در جلو داشبورد و صندلی و بهتره بگم داخل اتومبیل.
تغییراتی در زیر بندی و جلوبندی
حال تمامی این اطلاعات در مورد TRANS AM بود. مدلهای FIRE BIRD & FORMULA کاملا متفاوت
چه از لحاظ فنی و چه از لحاظ ظاهری که در پست های بعدی حتما در موردش توضیح میدهم.
پونتیاک ترنس ام خودرویی بسیار زیبا با سرعتی جنون زا و قدرتی فوق العاده . اتاقی کاملا حرفه ای
و کلاسیک با امکاناتی بالا که هنوز در هیچ اتومبیل غیر از آمریکایی دیده نشده ( آیرودینامیک و....)
می باشد . این هیولا نظر هر پیر و جوانی را به خود جلب می کند طوری که وقتی بعد از سی و خورده
ای سال که از تولید این مدل ها می گذرد هنوز هر انسانی در هر رده سنی که هست برای دیدن این
خودرو حاضر است لحظاتی چشمان خود را کاملا متوقف نگه دارد و از راه رفتن خود باز ایستد و با
ذهنی پر از سوال سازنده و نگهدارنده این هیولا را تحسین گوید . در خیلی مواقع با عکس العمل های
موا جه می شویم که کاملا غیر منتظره است. مدل T-TOP که روی سقف این خودرو طراحی شده
در حال حاظر روی هیچ مدلی از خودروها تا سال 2007 هم دیده نشده یا اون طرح زیبای پرنده آتشین که
روی کاپوت جلو و ستون های عقب دیده می شود . طرح بسیار زیبای رینگ و لاستیک ها( رینگ های
عضلانی با لاستیک 295 پای هر جنبنده ای را به زمین می چسباند ) و از همه مهمتر صدای مهیب و
پخته که از هدرزهای فابریک این مدل خارج می شود که جنون هر پیرو جوان ماشین بازی رو چندین برابر
تقویت می کند .



1967


[][]

1970-1973


"]
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 956x682.
[]



1974



This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 768x512.


1975



This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 893x639.

1976


This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 697x640.
[

1978






1979-1981







موفقیت شورلت

در دهه شصت ادامه داشت و به حدی رسید که در سال ۱۹۶۳ از هر ده ماشین در آمریکا، یکی شورلت بود. در سال ۱۹۶۷ شورلت با تولید مدل کامارو به عرضه ماشین‌های قوی با قیمت ارزان ادامه داد. خریداران کامارو می‌توانستند امکانات اضافی زیادی برای این ماشین سفارش دهند و کامارو به سرعت به ماشین محبوب جوانان تبدیل شد.



در دهه هفتاد و با افزایش ناگهانی قیمت نفت در جهان، شورلت به تولید مدل‌های کوچک پرداخت. در سال ۱۹۷۶، این شرکت مدل شِوِت را به بازار عرضه کرد. شِوِت جزو آخرین‌ ماشین‌های کوچکی بود که با دیفرانسیل عقب ساخته شد و بعد از آن تا سال ۲۰۰۴ که ب ام و، سری ۱ خود را عرضه کرد، هیچ ماشین کوچکی با دیفرانسیل عقب تولید نشد.

شورلت در سال ۱۹۸۰ پس از عرضه مدل‌های دیفرانسیل جلویی مثل هوندا آکورد و فولکس واگن دشِر، اولین مدل دیفرانسیل جلوی خود را به اسم سیتیشن تولید کرد. این مدل اگر چه بسیار پرفروش بود، اما کیفیت ساخت آن انتقاد‌هایی همراه داشت.



در اواخر دهه هشتاد، جنرال موتورز تحت فشار خودروهای وارداتی کوچک، بخش جئو را به شورلت اضافه کرد. شورلت در حقیقت ماشین‌های تویوتا، ایسوزو و سوزوکی را با مارک جئو به بازار عرضه می‌کرد. با کمتر شدن اقبال خریداران آمریکایی نسبت به ماشین‌های کوچک در اواخر دهه نود، شورلت در سال ۱۹۹۷ تولید ماشین با این مارک را متوقف کرد.

در سال ۱۹۹۰، یک شورلت کوروتZR-1 توانست بیست و چهار ساعت با میانگین سرعت ۲۸۱ کیلومتر در ساعت حرکت کند و به این ترتیب کوروت موفق شد سه رکورد جهانی را به ثبت برساند. با اینکه شورلت دهه نود را با رکورد شکنی آغاز کرد اما افول خودروسازی آمریکا آغاز شده بود و این شرکت هم در این روند ناگزیر به جز یکی دو مدل موفق، از جمله نسل کاملاً تازه‌ای از مدل کاپریس که در سال ۱۹۹۱ عرضه شد، از سال‌های اوج خود فاصله گرفت.

جنرال موتورز در سال ۲۰۰۱ کنترل شرکت ورشکسته دوو را در دست گرفت و محصولات این شرکت را با نام شورلت عرضه کرد. به این ترتیب، شورلت حضور خود را در بازارهای جهانی گسترش داد و در سال ۲۰۰۶، باعرضه مجدد مدل کامارو خبرساز شد. با حضور این ماشین در فیلم تراسفورمرز، کامارو دوباره به ماشین محبوب جوانان آمریکایی تبدیل شد.



اکنون شورلت چهارمین تولید کننده خودرو در جهان است و هر سال ۳.۵ میلیون ماشین را در بیش از ۱۳۰ کشور جهان عرضه می‌کند.



شورلت دومین قرن فعالیتیش را با عرضه مدل ولت آغاز کرده است. این ماشین با نیروی محرکه الکتریکی حرکت می‌کند و شورلت امیدوار است با نسل‌ تازه‌ای از ماشین‌ها با سوخت متفاوت، نوآوری‌های دهه پنجاه و شصت را تکرار کند.







تاریخچه ی دوج



کمپانی دوج در سال 1900 تحت عنوان «برادران دوج» و برای عرضه قطعات و تجهیزات صنایع خودروسازی شهر دیترویت تاسیس شد و در سال 1914 اولین خودرو کامل خود را تولید کرد.

دوج 1914



این کمپانی در سال 1928 به شرکت کرایسلر فروخته شد و پس از پشت سر گذاشتن ادغام دایملر و کرایسلر در سال‌های 1998 تا 2007 کماکان زیرمجموعه گروه کرایسلر می‌باشد که با شرکت فیات متحد شده است. برادران دوج یعنی هوراس و جان، در ابتدای کار خود یک شرکت دوچرخه‌سازی تاسیس و بعد از آن شروع به تولید موتورهای فورد کردند. در سال 1911 اولین اتومبیل آنها طراحی و سرانجام در سال 1914 تولید شد. دیگر محصولات این کمپانی 4 Dodge در طول جنگ جهانی اول به‌طور وسیعی به عنوان آمبولانس و اتومبیل جنگی به کار گرفته شد.


برادران دوج



برادران دوج از سال 1914 تا 1927 برای معرفی اتومبیل‌های خود از یک آرم شامل یک ستاره شش پر استفاده می‌کردند که در آن حروف D و Bبه نشانه Dodge Brothers نقش بسته بود. این حروف به نوعی در هم گره خورده بودند و نشان از اتحاد و همبستگی این دو برادر داشت.( شبیه آرم اسرائیله )



Dodge Brothers logo

دوج در سال 1915 با ساخت 45000 اتومبیل، مقام سوم تولید را کسب کرد و سپس در سال 1920 بعد از کمپانی فورد موفق به کسب مقام دوم شد. در همان سال با فوت برادران دوج، «فردریک‌هاینز» ریاست کمپانی را عهده‌دار شد و قراردادی با شرکت تجاری گراهام جهت فروش تولیدات خود منعقد کرد.

پنج سال بعد دوج با مبلغ 146 میلیون دلار به کمپانی Dillon Read & Co فروخته شد و در سال 1928 والترکرایسلر آن را خریداری کرد. در این زمان کرایسلر که دوج را به خاطر شهرت زیاد، شبکه گسترده خرده‌فروشان و کارخانه مجهز آن خریداری کرده بود، شروع به فروش محصولات این کمپانی کرد.





فروش بی‌سابقه‌ای در ژوئیه 1928 آغاز شد و تمامی ‌انبارهای این دو شرکت که شامل حدود 170 میلیون دلار اتومبیل بود، فروخته شد. مدل‌های مختلف Ram در سال 1931 عرضه شد و باعث افزایش فروش کمپانی گردید. اما طی دهه 1940 مدل‌های «دسوتو» و «پلایموت» (Plymouth) فروش خوبی نداشتند.

پلایموت 1940










وسایل نقلیه سنگین جنگی دوج در طول جنگ جهانی دوم موفق بودند و تولید آنها در شهر دیترویت انجام می‌گرفت. مدل جدید Red Ram با موتور 8 سیلندر در سال 1953 ساخته شد و دوج از این زمان به بعد مدل‌های اسپرت بیشتری مانند کوپه چارجر در سال 1966 به بازار عرضه کرد.


چارجر 1966



در سال 1966 تولید چارجر برای رقابت با مدلهایی همچون باراکودا و ماستنگ و بر روی پلت فرم سایز متوسط کرنت رسما اغاز شد. قیمت پایه برای دوج چارجر 3122 دلار بود. طراحی داخلی چارجر اوج هنر طراحان در ان زمان بود. طراحان به دو صندلی در جلو اکتفا نکرده و دو عدد نیز در عقب قرار دادند! کنسول وسط تنها محدود به قسمت جلوی خودرو نمی شد بلکه تا انتهای خودرو و صندلی های عقب نیز امتداد داشت.

انجین استاندارد 318 V8 بود اما اکثر خریداران موتور 383 V8 را ترجیح می دادند. انجینهای دیگری که قابل سفارش برای چارجر بودند عبارت بودند از 361 V8 و مدل تازه تولید شده ی 426 HEMI. که مدل اخری اضافه پرداختی معادل 1000 دلار را می طلبید.

که موجب شد در ان سال تنها 468 دستگاه چارجر با این موتور تولید شوند. این رقم را با کل تولید چارجر در سال 1966 که 37344 دستگاه بود مقایسه کنید تا متوجه محبوبیت و نیز کمیاب بودن اپشن HEMI بشوید.
با توجه به موفقیتهای چارجر از معرفی در اواسط سال 1966، مدل 1967 به مقدار کمی تغییرات احتیاج داشت. یک تغییر کوچک در طراحی خارجی اضافه شدن چراغهای راهنما به بالای گلگیرها بود. به علاوه کنسول سرتاسری داخل خودرو با یک نمونه ی عادی تعویض شد.

دو موتور جدید برای چارجر قابل سفارش بودند که عبارت بودند از 440 مگنوم! که در 660 دستگاه از انها استفاده شد. دومین انجین یک 383 با کاربراتور دو دهانه بود که جایگزین 361 V8 قبلی شد.

اگرچه تولید چارجر در سال 1966 یک موفقیت بزرگ برای دوج بود ولی در سال بعد تنها 15788 دستگاه از ان تولید شد. یعنی کمتر از نصف تولید سال قبل! مدل فست بک دیوانه کننده (fastback craze) به اخر راه خود نزدیک شده بود و زمان طراحی مجدد چارجر فرا رسیده بود.








با توجه به کاهش فروش چارجر در سال قبل واضح بود که این مدل به یک طراحی مجدد اساسی احتیاج دارد. چارجر جدید از سبک طراحی سود می برد که به ان بطری نوشابه (coke bottle) می گفتند.طراحی گلگیرهای جلو و پنل یک چهارم عقب خودرو دلیلی بود بر استفاده ی طراحان چارجر جدید از سبک coke bottle. چرا که این قسمت ها طرحی همانند انحنای بطری ذغال را در ذهن تداعی می کردند.

چراغهای عقب سرتاسری خودرو با نمونه ی مشابه کوروت تعویض شدند. Scoopهای (دریچه های) دوبل اضافه شده بر روی درها و درب موتور طراحی جدید چارجر را تکمیل می کردند. در این سال همچنین چارجر مدل R/T (Road & Track) را عرضه کرد.

مدل R/T ورژن با عملکرد بالای(High Performance) چارجر بود. که به طور استاندارد با انجین 440 مگنوم به قدرت 375 اسب بخار تولید می شد. در این سال 17665 دستگاه چارجر به فروش رسید.


مدل 1969 چارجر از نظر ظاهری فرق چندانی با مدل سال قبل نداشت. تغییری درجلوپنجره ی مدل 1969 ایجاد شد که شامل یک تقسیم کننده در قسمت مرکزی ان بود. چراغهای عقب نیز دستخوش تغییراتی شد. به علاوه ی مدل R/T تولید مدل ویژه ی دیگری از چارجر در سال 69 اغاز شد که به نام SE (Special Edition) خوانده می شد.

پکیج SE مربوط به Performance نمی شد بلکه بیشتر به عنوان یک اپشن لوکس شناخته می شد که می توانست بر روی مدل R/T نیز نصب شود. یک انجین جدید V6 نیز در این سال در نظر گرفته شد که چندان مورد توجه قرار نگرفت. چرا که اکثر خریداران خواهان قدرت بیشتر مدلهای V8 بودند.اپشن ویژه ی دیگری نیز که وجود داشت سانروف بود.


که با توجه به استانداردهای امروزه در زمان خودش یک انتخاب فوق العاده و کمیاب محسوب می شد. دو ورژن جدید چارجر برای نسکار اماده شده بودند: یکی مدل چارجر 500 که ایرودینامیک ان نسبت به مدل عادی پیشرفت زیادی پیدا کرده بود. دومی دوج چارجر دیتونا بود که ویژه ی مسابقات نسکار طراحی شده بود و عملکرد ان به وسیله ی یک دماغه 18 اینچی در جلو ی خودرو و یک اسپویلر بزرگ در انتهای خودرو بهبود پیدا کرده بود.

در نهایت 69000 دستگاه چارجر تا این سال تولید شدند که به طرز اشکاری موفقیت چارجر را نشان میداد.
در سال 1970 تغییرات ظاهری بیشتری در چارجر انجام شد. سپر جلو یک پوشش کرومی دریافت کرد. چارجر به همراه چلنجر و باراکودا در رنگ های جدید فوق العاده ای مثل Plum Crazy Purple ، Sublime Green و چند رنگ دیگر تولید می شد.

مدلهای R/T چارجر Scoopهای جدیدی که طراحی ظاهری بر عکس مدلهای قبلی داشتند بر روی در های خود می دیدند. چارجرهای 500 نیز همچنان در این سال تولید می شدند. ولی فاقد ویژگیهایی همچون عملکرد فوق العاده ی مدلهای 69 بودند. انجین 440 SixPack تنها انجین جدید اضافه شده در این سال بود. اما مطمئنا یک انجین ضعیف نبود! چرا که از سه کاربراتور دو دهانه استفاده می کرد و قدرت ان به 390 اسب بخار می رسید. با وجود همه ی اینها میزان فروش چارجر به 49768 دستگاه کاهش پیدا کرد. مهمترین دلیل این کاهش فروش نیز چیزی نبود جز مدل جدید چلنجر!

متاسفانه سال 1971 اغازی بود بر پایان اکثر Muscle Carها به دلایلی همچون قوانین جدید در مورد میزان الایندگی و افزایش هزینه ی بیمه و ...
با وجود این مسائل چارجر 71 زنده باقی ماند! و طراحی ان دستخوش تغییرات کلی شد. از این زمان به بعد چارجرها و کرنت ها از طراحی بدنه (Body Style) مشترکی استفاده می کردند و البته تفاوت انها در تولید کرنت به صورت چهار در و چارجر به صورت دو در بود. در سال قبل پکیج Super Bee مختص مدل کرنت بود ولی در این سال(1971) با توجه به اشتراکات چارجر و کرنت و دو در بودن چارجر، این پکیج تحت نام چارجر تولید می شد.
این سال اخرین سال تولید چارجر Super Bee بود. همچنین اخرین سال تولید انجین 426 HEMI. دیگر موتورهای تولیدی چارجر همگی دچار کاهش قدرت(Detuning) شدند( به همان دلایلی که ذکر شد).

به عنوان یک نکته ی مثبت یک اسپویلر جدید عقب و درب موتور Ramcharger در لیست انتخابهای چارجر وجود داشتند.

یک دریچه ی هوای جدید در وسط درب موتور و دقیقا در بالای فیلتر هوا نصب می شد و اگر راننده می خواست هوای تازه مستقیما به کاربراتور منتقل شود کافی بود دستگیره ای که در زیر داشبرد تعبیه شده بود را بکشد تا این دریچه باز شود. این دریچه تنها برای کرنتهای R/T و Super Beeها قابل سفارش بود.

از 1972 تا 1974 کمپانی دوج، چارجر را از یک مدل High Performance به یک خودروی لوکس سوق داد. دلیل اصلی نیز همان قوانین الایندگی و ... بود. در نتیجه انها دیگر نمی توانستند خودروهای با Performance بالا عرضه کنند. موتورهای HEMI نیز دیگر عرضه نمی شدند و سایر موتورها تا سال 74 بار دیگر دچار افت قدرت شدند.












کمپانی دوج مدل 1968 چارجر خود را یک خودروی خشن و سخت می نامد. خودرویی که تنها نگاه کردن به ان باعث بالا رفتن ادرنالین خون شما می شود و البته در واقعیت نیز این کار را انجام می دهد.


طراحی چارجر 1968 کاملا دگرگون شده از مدل قبلی است. بدنه ی ان یک حالت قوز کرده و در عین حال با ثبات و پایدار را در ذهن تداعی می کند. دوج چارجر جدید طراحی کاملا ایرودینامیکی دارد ( اگرچه به گفته ی طراحان هیچگاه ان را در تونل باد تست نکرده اند) به همراه یک اسپویلر در عقب. فرم کلی ماشین حالت گوه ای شکل دارد.

طراحی بلند قسمت عقب که با حرکت به سمت جلو باریک تر می شود. اگر از بالا به خودرو نگاه کنیم قسمت عقب مخصوصا اطراف چرخهای عقب ان فرم تپل تر و محدب تری دارد که نمای عضلانی دوج چارجر را تقویت کرده است. قسمت انتهایی و در اصطلاح دم خودرو، به سبک GTهای اروپایی فرم بریده شده دارد. چارجر را می توان در مدل های پایه یا High Performance (که R/T نامیده می شوند) به همراه خط کشی ویژه ی bumblebee سفارش داد. به طور واضح دوج توجه ویژه ای به خریداران جوان دارد.


داخل خودرو: در جلوداشبرد گیجهای اصلی خودنمایی می کنند که کمی به سمت راننده متمایل شده اند.(هیچ چراغ هشداردهنده ای وجود ندارد) کنترلهای موجود در داشبرد به صورت سوئیچهای اهرم مانند یا دکمه های چرخنده هستند.

صندلیهای اسپرت نیز به صورت اپشنال وجود دارند. یک محل برای استراحت دست به صورت تا شو وجود دارد. صندلیهای عقب نیز از نوع نیمکتی هستند.


در زیر درب موتور انجین 318 V8 با سرسیلندرهای جدید و اتاقک احتراق بهبود یافته به صورت استاندارد وجود دارد. مدل R/T مجهز به انجین 440 مگنوم، دو مدل انجین 383 با کاربراتور دو و چهار دهانه و البته به همراه سرسیلندرهای جدید و در نهایت هیولای 426 اینچی HEMI با میل سوپاپ جدید و کارتل خنک شونده برای مدل R/T جزو انجینهای اپشنال دوج چارجر هستند. انتقال قدرت از طریق یک گیرباکس سه سرعته ی منوال بغل فرمانی یا یک گیرباکس چهار سرعته ی منوال داخل کنسول وسط و یا گیرباکس سه سرعته ی اتوماتیک( در دو مدل بغل فرمانی و داخل کنسول) انجام می گیرد.


ابعاد خودرو:


فاصله ی چرخها: 117 اینچ


طول کلی: 208 اینچ


عرض: 76.6 اینچ




[



[



]



از سال 1962 تا 1976 یک آرم مثلثی شکل متشکل از سه شکل پیکان مانند با نام Fratzog مورد استفاده قرار گرفت که هیچ معنایی نداشت و یکی از طراحان شرکت دوج این نشان را برای این شرکت انتخاب کرد.


Fratzog

در اواخر دهه 1960 مدل جالب توجه «دیتونا چارجر» و در اوایل دهه 1970 مدل کورونت، دارت و پولارا به بازار عرضه شدند.

همچنین مدل‌های اسپرت متنوعی نیز در این زمان معرفی شد.

از سال 1976 تا 1995 علامت Pentastar یا همان ستاره پنج‌پر برای اتومبیل‌های دوج مورد استفاده قرار گرفت که عبارت بود از: یک پنج ضلعی و یک ستاره پنج پر درون آن. ولی علامت معروف دوج سر قوچ است که استقامت و قدرت را تداعی کرده و از سال 1981 تا 1996 به صورت انحصاری تنها در وانت بارهای ساخت دوج دیده می‌شد.


Pentastar

در اوایل دهه 1980 کمپانی رنو قسمت وسایل نقلیه تجاری اروپایی کارخانه را خریداری کرد و این در حالی بود که قسمت اتومبیل‌سازی با کمپانی پلایموت وجه اشتراک بسیاری داشت.

در سال 1988 مشخصات مدل 10 سیلندر جدید این کمپانی معرفی و سرانجام در سال 1990 تولید شد و توانست به یکی از معروف‌ترین اتومبیل‌های تمامی ‌پیست‌های اروپا و آمریکا تبدیل شود. هم اکنون شرکت دوج از ستاره پنج پر یا سر قوچ به عنوان لوگوی خود استفاده می‌کند، ولی در اتومبیل دوج وایپر این لوگو به شکل مار افعی است، چون وایپر در زبان انگلیسی به معنای مار افعی می‌باشد.

دوج در سال‌های اخیر و پس از معرفی مجدد در حجم وسیع به بازار اروپا، فروش اتومبیل‌های کالیبر، آونجر، وایپر و نیترو را در این کشورها آغاز کرده است.











شناسایی نسلهای مختلف کامارو :

- نسل اول از سال 1967 الی 1969 :



کامارو در ابتدا با طراحی ساده در عین حال زیبا عرضه شد. در این نسل چراغها در جلو گرد و در قسمت عقب خودرو مستطیل شکل و در داخل نیز همه چیز ساده و زیبا بود، داشبورد و سقف بسیار نزدیک به هم بودوشیشه جلو کمی کوچک.این مدل چهار نفر سرنشین را به راحتی در خود جای میداد.عواملی مثل: سرعت و شتاب قابل قبول،ابعاد متناسب و... باعث فروش قابل توجه آن شد و شورلت کار را بر روی این مدل با جدیت بیشترپیش گرفت و در سال 70 نسل دوم از کامارو را معرفی کرد.
سقف های قابل سفارش: فلزی - کانورتیبل پارچه ای.


تیپ های این مدل: z28 , rs



- نسل دوم از سال 1970 الی 1981 :این نسل سه بار دستخوش تغییرات شد که این تغییرات شامل :سپر جلو و عقب،چراغهای جلو و عقب،داشبورد و شیشه عقب میشوند.



از اوایل سال 70 تا اواخر سال 73 کامارو دارای جلو پنجره بزرگ، سپر باریک و چراغهای گرد در جلو و در قسمت عقب دارای سپر کوچک،چراغهای گرد مانند کوروت و شیشه نسبتا صاف که در خودروهای فست بک دیده می شود بود. تیپ های این مدل ss , rs , z28 .
از سال 74 الی77 بر روی همان بدنه قسمت جلو و عقب کاملا متفاوت شد ،سپر ضخیم جای سپر سبک قبلی را گرفت،جلو پنجره بزرگ نیز به دو عدد جلو پنجره تقسیم شد که قسمت بزرگ آن در بالای سپر و قسمت کوچک در پایین آن قرار گرفت و چراغ ها به صورت 4 عدد گرد در جلو و به صورت ذوذنقه در عقب جای خود را به طرح قبلی داد،همچنین در نیمه دوم سال 74 شیشه عقب کامارو از حالت صاف در آمد و در طرفین آن دو لچکی اضافه شد.



از سال 78 الی 81 مجددا طرح جلو و عقب این خودرو دچار تغییر شد که سپر آهنی جای خود را به سپری از فایبرگلاس داد که نتیجه این کار سبک شدن اتومبیل و زیباتر شدن آن شد واز سال 79 مشتریان می توانستند درخواست سقفی را به نام (تی تاپ) بر روی کاماروی خود داشته باشند.


تیپ های این مدل: rs , sc , z28



- نسل سوم از سال 1982 الی 1992 :


این مدل که به تعداد اندکی در کشور ما وجود دارد :


سپر جلو و عقب از جنس فایبرگلاس و لاستیک –چراغها در جلومستطیل شکل 4 عدد و در پشت خودرو به صورت عرضی و بزرگ.


سقف های قابل سفارش : آهنی- تی تاب (شیشه ای) - کانورتیبل .


لیست موتورهای این نسل :
230 اینچ ( 3800 سی سی ) در 6 سیلندر خطی
250 اینچ ( 4100 سی سی ) در 6 سیلندر خط
302 اینچ ( 4900 سی سی ) در 8 سیلندر به شکل 307 اینچ ( 5000 سی سی ) در 8 سیلندر به شکل 327 اینچ ( 5400 سی سی ) در 8 سیلندر به شکل 350 اینچ ( 5700 سی سی ) در 8 سیلندر به شکل 396 اینچ ( 6500 سی سی ) در 8 سیلندر به شکل 427 اینچ ( 7000 سی سی ) در 8 سیلندر به شکل

لیست گیربکس های این نسل :

4 سرعته دستی
2 سرعته اتوماتیک
3سرعته اتوماتیک





1967
در این سال اولین مدل کامارو ارائه شد ، در این سال مدل های مختلفی از این اتومبیل قدرت مند ارائه شد که با ذکر تعداد تولید در پایین آمده است ( البته علاوه بر مدل های زیر مدل هم وجود داشت :
لیست کلی مدل های این سال :

· Camaro Base Coupe
· Camaro Base Convertible
· Camaro RS Rally Sport Coupe
· Camaro RS Rally Sport Convertible
· Camaro Z28 Coupe
· Camaro Z28 RS Rally Sport Coupe
· Camaro Indy 500 Pace Car Replica
· Camaro SS Super Sport Coupe
· Camaro SS Super Sport Convertible
· Camaro SS RS Super Sport Rally Sport Coupe
· Camaro SS RS Super Sport Rally Sport Convertible
تعداد :
  • Base Hard Top - 160,648
  • Base Convertible - 25,141
  • Z28 - 602
  • RS - 64,842
  • Pace Car - 104
  • SS - 34,411


The total - 220,906



1968
تعداد ساخت :
  • Base Hard Top - 176,813
  • Base Convertible - 20,440
  • Z28 - 7,199
  • RS - 40,977
  • SS - 30,695


The total - 235,147




1969
تعداد ساخت :
  • Base Hard Top - 165,226
  • Base Convertible - 17,573
  • Z28 - 20,302
  • RS - 37,773
  • SS - 36,309
  • Pace Car Replica [Z11] (Convertible) - 3,675
  • Pace Car Replica [Z10] (Hard Top) – 200
  • The total - 243,085
تاریخچه کامارو ZL1 RS

این ندایست از موتور 427 تمام الومینیومی در دنیای ماسل کارها.

نام:Camaro R/S zl1 1969

نام موتور: ZL1 427 شکل گرفته از روی موتور های عادی 427 شورلت
الیاژ بلوک و سر سیلندر:آلومینیوم
سرسیلندر موتور l72 ادغام شده با بلوک 427 عادی و در کل الیاژ از چدن تغییر یافته به الومینیوم.
کاربراتور: چهار دهنه مخصوص با مارک HOLLEY
ضریب کمپرس موتور: 12 به 1
گیرباکس : M-22 چهار دنده دستی.
حد اکثر دور مجاز :6750 دور در دقیقه
وزن:1500 kg
تعداد تولید شده کامارو با این موتور : 69 عدد که در ان سال دو عدد کوروت نیز با این موتور خط تولید را ترک کرد.
وحال میرسیم به توانایی های نا محدود این هیولا:
حد اکثر نیروی تولیدی بر حسب اسب بخار: 430 در دور 5200 rpm
حد اکثر گشتاور به رغم اعجاب انگیز 597 نیوتون متر در دور 4400 rpm
بهترین شتاب صفر تا 96 بدست امده: حدود 4.5 ثانیه
بهترین شتاب صفر تا 205 کیلومتر بدست امده : 10.48 ثانیه
قابل ذکر است که طبق گفته سایت رکورد ها بهتر و بهتر شد ولی هیچگاه حداقل ترین رکورد به دلیل کنترل
دشوار اتومبیل در مواقع شتاب گیری بدست نیامد.









دوج چلنجر 1970










This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 750x563.


اتومبیلی که در تصویر مشاهده می کنید یک دوج چلنجر 1970 هستش که توسط گرگ داکاتو (Greg Ducato) مورد تیونینگ و تقویت قرار گرفته.

گرگ که از سال 1982 مدیریت یک مجموعه بازسازی سیستم های انتقال قدرت رو به عهده داشته میگه: همیشه به چلنجر علاقه داشتم ولی هیچ وقت تو فکر جمع کردن یکیشون نبودم. تا اینکه پسرش که از حیث علاقه شباهت زیادی به پدرش داره به فکر خریدن یه E-Body (باراکودا و چلنجر) موپار می افته و از پدرش می خواد که یکی براش بخره. اون هم به شرط اینکه یه چیز ترتمیز و دست نخورده با قیمت زیر 5000 دلار باشه موافقت می کنه.

البته فکر نمیکرده که پسرش بتونه همچین چیزی پیدا کنه ولی یه روز به خودش میاد و میبینه یه چلنجر 1970 شش سیلندر 3 دنده دستی با پلاک کلرادو رو داره به سمت خونه اش بکسل می کنه!




This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 750x563.


عده ی زیادی تا اسم کلرادو میاد یاد یه منطقه ی با برف و بوران زیاد می افتن و بالطبع انتظار دارن بدنه ماشینای قدیمی اون منطقه همیشه زنگ زده و پوسیده باشن.

خوشبختانه چلنجر مورد بحث از این قاعده مستثناست چرا که قسمت زیادی از عمرش رو در یه جای خشک از ایالت سپری کرده بوده و هیچ گونه اثر پوسیدگی و آب خوردگی در اتاق مشاهده نمی شد.

به جز یه زنگ زدگی جزئی بین چراغهای عقب. نقشه اولیه این بود که کارها رو ساده نگه دارن. ولی مثل خیلی از پروژه ها، همه چیز در پایان تغییر کرد.




This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 750x563.



هدف اولیه این بوده که ماشین با کمترین هزینه ی ممکن راه بیافته و بعد از اون برن سراغ کارهای دیگه. پسر گرگ ماشین رو به گاراژ می بره و شروع می کنه به لخت کردن اتاق و گرگ هم از کسی که مشغول تبدیل چلنجرش به نمونه مشابه HEMI بوده، یه انجین 340 موپار و یه گیربکس 4 سرعته دستی می خره.


گرگ می خواسته موتور گیربکس رو راه بندازه و با یه رنگ ساده کارو تموم کنه ولی ماشین تا چند سالی تو مغازه های صافکاری نقاشی گیر می کنه! ماشین به مدت 6 ماه تو گاراژ اولی می خوابه و هیچ کاری روش صورت نمی گیره.

تو گاراژ بعدی، بدنه سندبلاست میشه و باز هم 8 ماه به خواب میره. گرگ هم خسته میشه و برای مدتی سراغ پروژه های دیگه میره ولی بعد از گذشت دو سال و تلف کردن چند هزار دلار سراغ ماشین میره و اونو به گاراژ South Coast Rides در روزنبرگ تگزاس می بره. جایی که فقط کارهای تاپ و درجه یک انجام میشه. گ


رگ با خودش فکر می کنه که اگه قراره کلی پول خرج کنه پس چه بهتر که یه کار اساسی و توپ انجام بده به خاطر همین ماهیت کلی پروژه عوض میشه و دوج چلنجر مورد بحث تبدیل به چیزی میشه که در تصاویر مشاهده می کنین.




This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 750x1000.


کار بر روی ماشین شروع میشه و گرگ برای اطمینان هرچه بیشتر از استحکام اتاق تمامی اتصالات و درزهای شاسی رو جوشکاری می کنه.

رام عرضی و قطعه ی K Member جلوبندی به وسیله ی یک صفحه تقویتی مورد استفاده در مدلهای HEMI تقویت میشه.از یک نوع بست تقویتی ویژه هم بین قسمت داخلی گلگیرها و فایروال، داخل حفره ی قرارگیری چرخ عقب، فضای صندلی عقب و محل نصب رادیاتور استفاده میشه.


هدف گرگ این بوده که ماشین کاملا خشک و مستحکم باشه و احساس یه ماشین فول شاسی رو ایجاد کنه.




This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 750x563.


قدم بعدی در راه تکمیل سیستم تعلیق، استفاده از کیت ساسپنشن RideTech هستش که شامل بازوهای کنترلی لوله ای، فنرهای بادی و کمک فنرهای قابل تنظیم هستش که باعث کاهش بادی رول میشن.

در قسمت عقب هم از سیستم تعلیق قابل تنظیم با اتصال چهارنقطه ای استفاده شده که اکسل 83.4 اینچی ساخت کرایسلر رو به گردش در میاره.


یک ست رینگهای 18 اینچی BOZE با روکشی از تایرهای میشلن در نظر گرفته شده و دیسکهای ترمز Baer در 4 چرخ تقریبا هر جنبنده ای در روی زمین رو متوقف می کنه! سیستم تعلیق چهار نقطه ای RideTech در عقب عملکرد فوق العاده ای نسبت به مدل فابریک داره و چسبندگی خرچنگ وار ماشین به زمین گرگ رو شگفت زده کرده.


البته اون هنوز داره حالتهای تنظیم مختلف رو امتحان می کنه تا بهترین ست آپ رو به دست بیاره.




This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 750x563.



می رسیم به بخش موتوری. جایی که هیولای بلوک کوچک 340 با Bore و Stroke خوردن حجمش به 416 اینچ مکعب رسیده. این موتور توسط گاراژ Hughes Engines در ایلینویز جمع شده.

میل لنگ 4 اینچی High Performance ساخت موپار، شاتونهای ساخت Scat، پیستونهای فورج کاری شده ی Keith Black با ضریب تراکم 9.3 به 1، سرسیلندرهای RPM ساخت ادل بروک، منیفولد ورودی Victor و در نهایت کاربراتور هالی با دبی 830 CFM ساخت Sean Murphy Induction جزو لوازمی هستن که استفاده شده.

تایپیت هیدرولیکی 242/246 با خیز 0.05 اینچ برای حرکت دادن سوپاپ ها نصب شده و گازهای خروجی هم راهشون از هدرز High Performance لوله بلند TTI میگذره و به اگزوز 2.5 اینچی دوبل DynoMax ختم میشه. در تست داینو، قدرت موتور به 555 اسب بخار و گشتاور اون به رقم فوق العاده ی 552 پاوندفوت رسیده.

شاید استفاده از تایپیت تخت به جای تایپیت غلطکی کمی اشتباه به نظر میاد و شاید باعث از دست دادن چند اسب بخار بشه ولی تایپیت های سبکتر تخت باعث دور گرفتن بهتر و سریعتر موتور میشه.

نتیجه هم عالی بوده؛ ماشین به راحتی دور میگیره و گشتاور بالاش جای هیچ حرفی رو نمیذاره گرگ طی مسیر 400 متر رو در حدود 11 ثانیه تخمین میزنه.




This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 750x563.
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 750x1000.



در بحث انتقال قدرت گرگ سعی داشته از یه چیز متعارف مثه گیربکسهای 4L60E GM استفاده کنه. اون میگه جعبه دنده های حرفه ای و اوردرایو دار موپار بیش از حد بزرگ بودن و برای نصب نیازمند یه سری تغییرات تو کف اتاق بودن.

از طرف دیگه 4L60E یه گیربکس کوچکتر، سبک تر و با ضریب دنده های بهتر هستش به علاوه با وجود سیستم Compushift trans controller (سیستم کنترل الکترونیکی تعویض دنده) به راحتی میشه زمانهای تعویض دنده رو تغییر داد. نصب گیربکس هم به راحتی انجام شده و تنها نیازمند یک صفحه آداپتور برای هوزینگ گیربکس، فلکس پلیت (قطعه ای که به جای فلایویل در گیربکسهای اتومات میشینه) و رام عرضی بوده.




This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 750x563.


هزینه ی نهایی این پروژه هم 60000 دلار بوده و در نهایت چلنجری که در تصاویر می بینید متولد شده.








متن بازگردانده شده از خوده بروشوره این کارخونه است


تمام ساخته های کارخونه پونتیاک در سال۱۹۷۲






گرند پریکس




This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 800x637.



مدل 1972 به همان اندازه که اثر انگشتانه شما مختص شماست ،مختص گرند
پریکس است با یک جلو پنجره ی جدید که یادآور دوران طلایی اتومبیل هاست
و کاپوت کشیده ی ای که به نظر می رسد تا ایالت بعدی ادامه خواهد داشت .


اگر اتومبیلی قرارباشد تنها از ناحیه کاپوت به بزرگی اش افزوده شود آن اتومبیل بدونه
شک گرندپریکس است،یک کوپه تشریفاتی و اسپورت از خانواده پونتیاک .
البته ما تنها کسانی هستیم که مطرح می کنیم ظاهر به تنهایی کافی نیست .


اتومبیلی در قدر و مقام گرند پریکس باید عملکرد خوبی هم داشته باشد.


گرند پریکس یک موتور400 (در واحد گراس) 8 سیلندردارد،مگر اینکه شما دوست داشته باشید اتومبیل خود را با موتور 455 (در واحد گراس) 8 سیلندر سفارش دهید .

این اتومبیل همچنین دارای گیربکس اتوماتیک می باشد البته باید یادآور شوم که نه به عنوان یک وسیله ی جانبی بلکه صد در صد روی تمامی انواع این اتومبیل سوار است.

مدل استاندارد این ماشین دیسک های ترمز جلو بسیار قوی وقدرت مانور فرمان بسیار گسترده ای دارد، که باعث شده حفظ تعادل دراین اتومبیل دقیق‍أ همانی باشد که مد نظر شماست،سریع و پاسخگو در عین حال نرم و قابل اطمینان .


البته منظورمان این نیست که تنها قدرت فنی برای یک اتومبیل کافیست.


گرند پریکس از لحاظ زیبایی و راحتی بسیار فراتر از آن چیزیست که باید باشد.
ادوات داخلی این اتومبیل امسال فرمانروای مطلق درون مرزها بود.




This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 800x637.



شما می توانید صندلی ها را خودتان انتخاب کنید: صندلی های یک نفره با کنسول وسط
یا صندلی های جلویی یک تکه و بزرگ که به راحتی می شود روی آن لم داد با یک جایگاه برای قرار دادن بازو.

انتخاب جنس روکش صندلی ها نیز با شماست.
دو نوع پارچه برای انتخاب در دسترس شماست.

خطوط برجسته که از جنس پلاستیک محکم و انعطاف پذیر به شکل عمودی روی صندلی دوخته شده اند
که مانند چرم طبیعی شما را یاد زین اسب می اندازد.

یا گونه جدید پلاستیک محکم و انعطاف پذیر که دارای روزنه می باشد که این روزنه ها برای نفس کشیدن صندلی طراحی شده است در نتیجه شما در تابستان در جای خنک خواهید نشست و در زمستان در جای گرم.

جلوداشبورد بزرگ و پر از ادوات این اتومبیل به نظر می رسد که از یک هواپیمای شخصی گرفته شده است.

تمامی وسایل کنترل واندازه گیری های این اتومبیل کاملا در دسترس شماست و ظاهرتمامی این وسیله ها به شکل چوب ساج طراحی شده اند.







باورش بسیار مشکل است اما گرند پریکس با ابهت تری نیز وجود دارد که گرند پریکس SJ نام دارد که با موتور 455(در واحد گراس) 8سیلندر اسپورت شده است.








اتاق این اتومبیل از پارچه راه راهی با ذوق و سلیقه ی بسیار طراحی شده است،باطری آن اتمی می باشدو دارای موتور بنزینی درون سوز می باشد.

به نظر ما ظاهر، کارآمدی و راحتی هر یک به تنهایی بوجود آورنده ی گرند پریکس 72 نیست، بلکه مجموع تمامی اینها سازنده ی این اتومبیل کامل است البته کیفیت فوق العاده این اتومبیل، که به راحتی کیفیت های پیش پا افتاده را پشت سر می گذارد را نباید فراموش کرد.

نامش امروز است ، نامش جاذبه است ، نامش گرند پریکس است.



گرند ویل



This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 800x564.



اتومبیل لوکس در یک جمله یعنی گرند ویل ،این اتومبیل نرم ترین ،بی صداترین، پرغرورترین و همه چیز تکمیل ترین پونتیاک در سال 72 می باشد و سازندگان آن برای تشریفاتی تر شدنش حمایت های جدیدی را نیز به عمل آورده اند.

سیستم جدید سپرهای جلوتمامی مدل های پونتیاک در این سال بسیار خاص و وی‍ژه می باشد.

ما دو گل سپر که با ماده لاستیکی قوی پر شده اند را بین سپر و بدنه قرار داده ایم، این ماده برای جذب انرژی فشرده می شود مثلا هنگام تصادف بیش تر ضربه را به خود می گیرد و سپس به حالت اولیه اش باز می گردد ،همچنین پهنای این سپر با یک نوار عریض پلاستیکی برای حفاظت آن در مقابل تصادفات پوشانده شده است.


سقف این اتومبیل از نظر مهدنسی بسیار قابل توجه است،با کمی عقب رفتن و بیشتر شدن بلندی شیشه جلو،به شما اجازه می دهد برای بهتردیدن و روشنایی از ستون های باریک جلویی استفاده کنید و همچنین باعث به وجود آمدن یک اتاق بسیار جاداروعریض می شود.


جا پائی صندلی عقب در این اتومبیل کوپه با سقف بزرگ به اندازه ی دیگر اتومبیل های چهار در است .

طراحان پونتیاک دقیقا می دانستند که با این فضای بزرگ چه کنند.
آنها صدها طرح پارچه را به دقت جستجو کردند تا آن نوعی که به اندازه ی کافی دارای شایسته گی بوده، برای داخل گرند ویل پیدا کنند .

بعد از این همه تلاش حالا می شود از دیدن صندلی های louis xiv و همچنین نشستن بر روی آن ها لذت کامل را برد.







دوخت صندلی های گرند ویل به صورت راه راه می باشد تمام این راه ها به وسیله ی بالشتک هایی از جنس فوم احاطه شده است .

از خصوصیات قابل توجه دیگر گرندویل می توان به قدرت ترمز دیسک های جلویی،قدرت مانور فرمان ، گیربکس اتوماتیک و موتور 455 (در واحد گراس) 8 سیلندر اشاره کرد.

آن چیزی که زیاد جلب نظرمی کند رانندگی نرم و بی صدای گرندویل است ، کفش با موکت کرکدار بسیار ضخیم پوشانده شده است و دارای صداگیرهای مخصوص می باشد.







برای داشتن عالی ترین گرندویل باید مدل custom interior آن را سفارش دهید .که این مدل فقط درنوع hard top ها قابل دسترسی است.

از مشخصات این مدل:

تودوزی این مدل آرایش راه راه گونه دارد و از یک پارچه عالی گلدار
درMorrokide دوخته شده است ، کف آن با یک پارچه کرکدار که به صورت مرتب کرک های آن کوتاه شده فرش شده است .

چهار در بودن آن امکان داشتن جای زیردستی در صندلی عقب را به شما می دهد . همان گونه که مشاهده می کنید از هیچ چیز برای اینکه گرند ویل را پرچم دار خط تولید پونتیاک معرفی کنند فرو گذار نشده است.

البته پونتیاک هیچ کاری را نیمه کاره رها نمی کند.





بونیویل





This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 800x563.





بین پونتیاک ها با اندازه ی بزرگ (چهار در و کامل) بونیویل اعتبار دیگری دارد به این علت که برای اولین بار انگشت روی عملکرد و کارآیی برجسته ی این اتومبیل گذاشته شده است و سال به سال بونیویل ثابت کرده است که یک اتومبیل بزرگ (از نظر جثه) برای جاده های بسیار طولانی ،ممتد و مستقیم فوق العاده مناسب میباشد.

این اتومبیل تعادل خود را با به کار گرفتن قدرت مانور فرمانی که دارد بسیار عالی حفظ می کند .

یک میل تعادل باریک در قسمت جلو باعث به وجودآمدن یک ثبات متوالی عالی شده است و به این علت این اتومبیل را می شود سر پیچ ها به بهترین صورت ممکن کنترل کرد.






این اتومبیل دارای یک موتور 455 (در واحد گراس) 8 سیلندر، دیسک ترمزهای جلوی بسیار قوی وگیربکس اتوماتیک که از این کامل تر نمی شود.

نوع ساخت و طراحی،نقش بسیار زیادی درکمک به این اتومبیل برای مدیریت جاده ایفا می کند.

اگر باد فشار زیادی به بونیویل وارد سازد اتومبیل باد را در هم میشکند،بونیویل از نظر ایرودینامیکی طوری طراحی شده که با آغوش باز جاده را به انتها برساند.


تودوزی بونیویل از نوعی پارچه از جنس الیاف پلاستیکی مقاوم در عین حال نرم و انعطاف پذیر دوخته شده است البته بسته به مدل اتومبیل طرح پارچه تفاوت می کند اما جنس پارچه همان است .




فرش پهن شده در کف نیزیک فرش عالی، کرکدار و گره گره است .
ادوات پلیت داشبورد این اتومبیل از چیزی شبیه چوب ساج طراحی شده و کارگذاشته شده است.

درآخر اینکه شما صاحب یک پونتیاک بزرگ هستید که کاملا ثابت کرده است دارای تعادل وترمزهای بسیار عالی می باشد واینکه عملکرد در جاده ها فقط مختص ماشین های اسپورت نیست حداقل نه درزمانی که بونیویل دور و برتان باشد


کاتالینا





مدت مدیدیست که پونتیاک بزرگ ما کاتالینا به عنوان یک طرح جدید شناخته شده است،این اتومبیل علاوه بر خصوصیات پیشرفته و عملکرد فوق العاده ا ش،قیمت عالی و مناسبی نیز دارد.

اگر جسارت ما را ببخشید می گوییم بهترین پونتیاک سال 72 می باشد.
این اتومبیل دارای یک جلو پنجره ی بسیارزیبا ،چراغ های جلو جفت و یک سپر جدید می باشد که از جلو پنجره و چراغ ها محافظت می کنند.

دو گل سپر که با ماده لاستیکی قوی پر شده اند را بین سپر و بدنه قرار داده ایم، این ماده برای جذب انرژی فشرده می شود مثلا هنگام تصادف بیش تر ضربه را به خود می گیرد و سپس به حالت اولیه اش باز می گردد ،همچنین پهنای این سپر با یک نوار عریض پلاستیکی برای حفاظت آن در مقابل تصادفات پوشانده شده است.


طراحی زیبا شامل درون این اتومبیل هم می شود به عنوان مثال فرمان زیبای اتومبیل که دارای قربیلک سه پره می باشد،صندلی جلو که با ابر یکنواخت و بادوام پرشده،موکت نرم با کرک های بلند و کلفت،ادوات جلو داشبورد با رنگی که رگه های چوبی در آن دیده می شود کار گذاشته شده است واتومبیل با پارچه هایی با طراحی بسیار زیبا در
morrokide تودوزی شده است.

در مورد مسایل امنیتی کاتالینا ستون فرمان و داشبوردی را که با یک لایه ازپلاستیک فشرده پوشیده شده است را معرفی می کنند،سیستم ترمز با دو پیستون پیشرفته ،چراغ های چشمک زن هشدار خطر چهار طرفه و بسیاری دیگر.

برای اینکه کاتالینا آلوده کننده ی هوا نباشد موتور آن را طوری طراحی کردیم که در هنگام کار کردن سوخت ناقص نداشته باشد و انتشار گازهای تبخیر شده حاصل از سوخت ناقص را کم کند.





کاتالینا برگهام



کاتالینای بروگام بسیار تجملی و زیباست،گران قیمت ترین اثاثیه داخلی در تاریخ کاتالینا در این اتومبیل می باشد.

صندلی ها با دست جاگذاری شده اند،با توجه به صداگیرهای اضافه شده اتومبیل بسیار بی صدا و آرام است.

قالپاق ها از فلزی براق ساخته شده اند ،گلگیرهای بسیار لوکس آن استاندارد هستند و دستگیره های در داخل قالب های برنگ بدنه قرار گرفته اند. و این همه زیبایی و ظرافت از آن شماست.






لمان



در ابتدا باید روشن کنیم که لمان در بین پونتیاک های سایز متوسط پایین ترین قیمت را دارد. زیرا لمان طبق نظریه ای ساخته شده که این اتومبیل ارزان قیمت نباید شباهتی به دیگر اتومبیل های ارزان قیمت داشته باشد.

زیباییهای لمان 72بیانگر موفق بودن این نظریه می باشد.

شما با دیدن زیبایی های این اتومبیل شوک زده خواهید شد،علاوه بر این ظاهر جدید وزیبا لوازم دیگر هم در لمان هست که در نگاه اول به نظر نمی رسد مانند:کیفیت ریل بالابر شیشه ها، ستون های محافظ که

در درون دو در آن کار گذاشته شده،یک بارکش یا حصار فولادی محافظ که قسمت جلو اتومبیل را از قسمت مسافر مجزا می کند،یک ستون فرمان جاذب انرژی
( ساخته شده از ماده پلاستیکی)،یک سیستم ترمزدوپیستون پیشرفته،ترمز های خودکارو غیره .......



دراتاق این اتومبیل شما می توانید بهترین طراحی پارچه و اثاثیه ای از جنس نوعی پلاستیک انعطاف پذیر را ببینید.

ادوات روی پانل یا پیشخوان اتومبیل با ظاهری شبیه به چوب ساج براق و صیقل شده،فرمان لوکس و تجملی ، پانل های درکه با موروکاید روکش شده و در آخربه جز کوپه دودربقیه لمان ها فرش شده ازجنس چند نوع مواد نایلونی هستند موادی که شما هرگز انتظار دیدن ان را در اتومبیل های ارزان قیمت ندارید.البته مکانیک های لمان نیز به همان اندازه تاثیرگذار هستند.

گراس استاندارد این اتومبیل است ،پنج مدل موتور 250 یک موتور(6)
سیلندردیگر هم شما می توانید سفارش دهید که همگی به نحو احسن 8
پاسخگوی توقعات شما هستند.

یک گیربکس دستی استاندارد سه دنده (سرعته) با کارآیی بسیارعالی که چهار دنده نیز میشود،یک دوسرعته اتوماتیک و سه دنده توربواتوماتیک تمام انواع گیربکس های موجود می باشد.

علاوه بر موتورها و گیربکس ها ادوات دیگری نیزمختص لمان است برای مثال شما می توانید قسمت جلوی لمان خود را عوض کنید برای این کار بسته کامل اندورا در اختیار شماست در این بسته لوازمی برای باز کردن کاپوت پیدا می کنید، هواکش روی گلگیروسپرمشهور محافظتی اندورا.

شما می توانید با خریدن یک لمان کوپه یا هارد تاپ هشت سیلندرو با سفارش یک بسته مخصوص صاحب اتومبیل جدید و زیبایی شوید به نام
این بسته شامل:گیربکس سه دنده با قدرت بالا،گیربکس هرتز،اگزوزG T
دودهنه دوتایی،آینه های بیرونی همرنگ بدنه (البته درهارد تاپ ها)
مارک هایی که قابلیت جابه جا یی دارند ولاستیک های دور سفید مدل
.
با عرض 7014 , MAG
لمان ها به زیبایی و راحتی تغییرپذیرند.

تمامی مهندسی وطراحی که در پونتیاک های گران قیمت ما وجود دارد
در لمان ارزان قیمت ما نیز یافت می شود.




لمان لوکس

This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 800x558.



خرید یک اتومبیل لوکس معمولاً یعنی خرید یک اتومبیل بسیاربزرگ،لمان لوکس و جدید پونتیاک تمامی این نظریات را تغییرمی دهد،یعنی شما می توانید اتومبیل لوکسی تهیه کنید بدونه اینکه مجبور باشید اتومبیل بزرگی بخرید،زیرا لمان اتومبیلی در اندازۀ متوسط است.

بهتر است به این مسئله کاملاً ایمان داشته باشید در غیر این صورت نمی توانید این همه زیبایی ها و ظرافت هایی را که در این اتومبیل مجموعه شده توصیف کنید.

لمان قصد خودنمایی ندارد اما مگر میشود با چنین قالپاق،جلو پنجره وگلگیرعقب بسیارزیبا مورد توجه قرار نگرفت.

داخل اتاق این اتومبیل نیز بسیار تشریفاتی است،ادوات جلو داشبورد از چوب درخت ساج طراحی شده است، روی فرمان یک لایۀ چوبی زیبا کار شده است ویک موکت کف بسیار گران قیمت دارد.

اگر در داخل اتومبیل بوی چرم به مشامتان خورد بدانید که شما اولین نفری نیستید که مرتکب اشتباه می شوید این بواز تودوزی موروکاید این اتومبیل به مشام شما می رسد که از نوعی پارچۀ بسیار گران قیمت درست شده و با دقت فراوان روی صندلی های یک تکه و شیاردارکشیده شده است.

این کوپه هاردتاپ را می شود با صندلی های تک نفره نیز سفارش داد البته بازهم با تودوزی موروکاید.



عایق های صوتی این اتومبیل بسیار پیشرفته هستند و زمانیکه شما رانندگی با لمان را تجربه می کنید محال است کوچکترین صدایی باعث آزار شما شود.

در ضمن خوب است به خاطر داشته باشید که تمامی این تجمل تشریفات در اتومبیلی با سایز متوسط می باشد که حرکت آن در شهر بسیار آسان است و شما می توانید به راحتی جای پارک پیدا کنید.

لمان قادربه استفاده کامل از قدرت موتور خود می باشد، موتور لمان
می باشد با 8 سیلندر.350 CID
برای لولکس تر شدن این اتومبیل لوازم جانبی وجود دارد که اگر مایل باشید می توانید سفارش دهید مانند:سیستم تهویه هوا،استریواف ام و ای ام رادیو،شیشه برقی ،قفل مرکزی وکورس کنترل (نگهدارنده سرعت در یک اندازه).

لمان لوکس ( معشوقه و دلبر زیبا و ارزنده) نام بسیار هیجان انگیزی برای یک اتومبیل است،اما به نظر ما این اتومبیل شایسته گی همچین اسمی را دارد،لمان واقعایک اتومبیل لوکس و ارزنده است که در اندازه متوسط ساخته شده است البته با قیمت مناسب و کنترل شده.


لمان اسپورت





حتما می دانید که لمان اسپورت همان لمان معمولی است که لوازم اسپورت به آن اضافه شده است.

دو مدل اسپورت داریم هارد تاپ کوپه و کانورتبل (تغییر پذیر) صندلی ها در هر دو مدل استاندارد است ، روکش پنل های در و زه های فلزی کمکی در همه از لوازم موروکاید است.

کانورتبل سقف برقی دارد (تاشو وبازشو) و شیشه عقب حرارتی ،که در برف و باران و یخ به خوبی تمییز می شود.

نظرتان راجع به این اتومبیل اسپورت چیست؟ سازنده های پونتیاک بهترین ها را برای شما طراحی کرده اند.



G T O

This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 803x571.



در دو مدل کوپه و هاردتاپ عرضه اتومبیل قابل دسترسی استGTO
می گردد،برای شما بزرگترین موتور خیابانی را به عنوان یک وسیله اصلی روِ این اتومبیل به ارمغان آوردیم.

سیلندرالبته ممکن است شما بخواهید اتومبیلی با 8,400 CID , 4-bbl
همراه با رم ایر( هواکش رو کاپوت) گراس سفارش 455 H.Oموتور دهید در این صورت می توانید این تفاوت را قایل شوید.

گیربکس ها روی انواع این اتومبیل تاثیر گذارند، مدل استانداردآن هرتز سه دنده می باشدو بسیار قوی، اما اگر سرعت بیشتری می خواهید یک چهار دنده سفارش دهید ،اگرکارآیی کمتری می خواهید می توانید اتوماتیک سفارش دهید.

داخل این اتومبیل دقیقا مناسب یک ماشین خیابانی است.

روکش صندلی های یک تکه اش کاری پارچه ای از موروکاید است بسیار حرفه ای و راحت.بعضی ها صندلی های تک نفره را ترجیح می دهند به همین خاطر هر دو مدل موجود است.

با لوازم جانبی عرضه می گردد لوازمی مانند: میل تعادل باریکGTO
جلویی و عقبی ،هواکش کاپوت، سپرمحافظی مشهورایندورا که تمام قسمت جلویی اتومبیل را پوشش می دهد، لاستیک های زیبای
.14 GV
البته ما تعدادی ملزومات جدید به 72 اضافه کردیم مثل هواکش روی گلگیر جلوکه محفظه موتور را خنک تر نگه می داردواز فشار هوای به وجود آمده می کاهد.

اگزوز جدید دو دهنه یا جفت که این نوع اگزوز باعث می شود شما با توجه به خوب شنیدن صدای آن و به دلیل شیب دار بودن این اگزوزبه خوبی خارج شدن دودراازآن ببینید و از سلامت اتومبیل مطمئن شوید.

البته لوازم دیگری نیز هست مانند: سرعت سنج ها مارک های جدید بغل اتومبیل و باله عقب .


فایربرد



This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 803x560.

پونتیاک به تغییر سال به سال مشهور است اما باید ثابت شود که این تغییردر جهت پیشرفت نیزهست و فقط به صرف تغییر نیست.

ما با نگاهی به آینده و در جهت پیشرفت مدل فایربرد خود را طراحی کرده ایم فقط برای اینکه اتومبیل های بهتری را در اختیار شما قرار دهیم لزومی ندارد شما طراح باشید تا بتوانید تشخیص دهید که این طراحی چقدر پیشرو و مربوط به آینده است و این پیشرو بودن در ساخت فایربرد فقط آغاز کار است .

سقف فایربرد در حقیقت یک سقف نیست بلکه دو سقف است،با یک ساختار دولایه و کارش جذب صداهای مختلف است تا شما در سکوت و آرامش بیشتری رانندگی کنید.

سپر ایندورای فایربرد اصلا شبیه سپر نیست زیرا همرنگ بدنه اتومبیل است و تمام قسمت جلوی اتومبیل را پوشش می دهد وبا بی اعتنایی از کنار ضربه گیرها می گذرد،ضربه های ناشی از تصادفات برای این سپر بسیار پیش پا افتاده است و به آن آسیب چندانی نمی رساند در ضمن سپرایندوراهرگز زنگ نمی زند.

فومی که صندلی های فایربرد ازآن ساخته شده است هرگز یکدستی خود را از دست نمی دهد، از لحاظ رانندگی درجاده این اتومبیل بسیار نرم می باشد حتی زمانیکه از هیچ گونه وسیله تعادلی استفاده نمی کند.

تمام اینها برای این است که ما چهار صندلی یکنفره برای آن طراحی کرده ایم، به خاطر همین نرمی است که سفر شما خود به خود طولانی می گردد و شما احساس می کنید که جاده های زیاد دیگری مانده که شما ندیده اید،اگرباور ندارید از جاده هایی که هرگز دوست نداشته اید در آن سفر کنید شروع کنید.




تردیدی نیست که فایربرد پراز نوآوری وابداع است.
طولی نکشید که متوجه شدیم به انواع گوناگون فایربرد احتیاج داریم و جرات کردیم فایربرد اسپریت را تولید کنیم.

فایربرد اسپریت




اسپریت به معنای بانشاط و سرزنده است ،آن چیزیکه ما لازم داشتیم یک فایربرد تشریفاتی بود با قیمت مناسب و قابل قبول .

در قسمتهایی از بدنه زه هایی از جنس کروم براق کارشده است همچنین قالپاق ها ومارک های اتومبیل نیزاز جنس این فلزمی باشند ،در داخل هم یک نوار چرمی روی داشبورد قرار دارد، موکت کف باریک است با کرک های نرو و کوتاه حلقوی ،قربیلک فرمان که به طورمعمول ازمواد بسیارنرم و فشرده شده درست شده است،یک تودوزی روزنه دار مخصوص ازجنس الیاف پلاستیکی مقاوم و در عین حال نرم روی صندلیهای بلند و تک نفره اسپریت کشیده شده است.

عایق های‌ صوتی بیشتری براین اتومبیل سواراست که باعث شده اسپریت بی صداترین فایربرد باشد، یک موتور استاندارد 350 CID ، 8 سیلندرزیرکاپوت این اتومبیل وجود دارد که بسیارسریع و پاسخگوست حتی تشریفاتی ترین فایربرد هم باید سرعت و قدرت فراوان داشته باشد.

فایربرد فرمولا

ما در مورد احتیاج پونتیاک به ساختن مدل های جدید فایربرد با شما صحبت کردیم وحالا ما انواع فایربردها را به شما معرفی می کنیم درمقایسه با اسپریت آنها زیاد نرم ویکنواخت نیستند،زیادهم لوکس وتشریفاتی نیستند اما نوبت که به کارآیی در جاده برسد آنها با بقیه غیرقابل قیاسند.تفاوت فایربرد فرمولاها درموتورهای آنهاست.

فرمولای 350 یک موتور 8 سیلندر350 CID دارد، فرمولای 400
یک موتور 8 سیلندر400 CID دارد،فرمولای 455 نامش را از موتور 8 سیلندر 455 H.O خود گرفته است.

هرفایربرد فرمولا خودش به تنهایی نمایش دهنده عملکرد فوق العاده پونتیاک است،هرکدام هواکشی روی کاپوت دارند آنها هواکش گذاشتن را از مدل 455 H.O شروع کردند.
میل تعادل باریک جلویی و عقبی ،کمک فنرها و لول فنرهای محکم و قوی،سراگزوزجفت یا دودهنه مخصوص کم خطر،لاستیک های F70 باعرض 14خط داریا نقش داروقربیلک فرمان نرم.

حال اگرمی خواهید بدانید این لوازم روی فرمولا چه کاری از دستشان برمی آید باید اتومبیل خود رابه جاده ببرید یک بار رانندگی کردن جواب تمام سوالهایتان است.





فایربرد ترنس ام


بسیاری از اتومبیل ها آرزوی رسیدن به مقام و منزلت مدل ترنس ام پونتیاک را دارند اما هرگز نتوانسته اند به آرزوهایشان برسند .

بادگیر جلوی اتومبیل،هواکش های روی گلگیرهای طرفین اتومبیل،بچه گلگیر یا باله های هر چرخ وهمچین باله عقب اتومبیل،تمامی این لوازم دست به دست هم می دهند تا ترنس ام آن پایداری و قدرت که منظور نظر همه است ازخودش نشان دهد وهرروزترنس ام به عنوان سریع ترین اتومبیل اتوبان انتخاب می شود.

یک کاپوت عالی و تکان دهنده با یک ورودی هوا روی آن که دهانه ورودی آن به طرف شیشه اتومبیل است اجازه می دهد که هوای سرد و متراکم به داخل موتور 455 CID H.O ، 8 سیلندر کشیده شود .

یک نیروی گشتاوری قوی توسط یک گیربکس هرتز چهار دنده یا گیربکس توربواتوماتیک چرخ های عقب اتومبیل را تغذیه می کند.

دیسکهای ترمز جلویی وکمک فنرها و لول فنرهای قوی ،میل تعادل و ضربه گیرها همه طراحی شده اند تا لاستیک های15 ، f60 با نام کارخانه سازنده به وسیله حروف سفیدرنگی که روی انها حک شده ، محکم و استوار در مسیر نگه دارند.

روغن،آب،ولتاژ برق ،سوخت ،ساعت، سرعت و دور موتور اطلاعاتی است که روی جلو داشبورد اتومبیل تغییرات موتوری را نشان می دهد.

فرمان 14 اینچی همانند فرمولا که ازلایه های نرمی درسته شده مجهز است به سیستم مانور فرمان بسیار قوی می باشد .تمامی این کارها استاندارد هستند زیرا ترنس ام به عنوان آخرین و کاملترین فایربرد ساخته شده است.





ونچورا 2


This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 800x561.






بیشتر مردم ماشینهای اقتصادی را فقط به خاطر اقتصادی بودنشان می خرند و این بسیار غم انگیز است یک اتومبیل کوچک باید چیزی باشد که شما به داشتن آن افتخار کنید و فواید دیگری بجز اقتصادی بودنش نیز به شما برساند به همین علت ونچورای 72 ساخته شد .

این اتومبیل بسیار محکم است بدنه آن توسط فیشر از نوعی فولاد ضخیم و سنگین ساخته شده است.
در درب صندوق عقب،کاپوت و درهای اتومبیل لولاهای دوتایی یا جفت کارگذاشته شده است. یک سپر بسیار قوی و سنگین در قسمت جلوی اتومبیل قراردارد.

طبق باور پونتیاک یک اتومبیل اقتصادی که بادوام و پایدار نباشد حتی به اندازه یک قطره بنزین هم ارزش ندارد.

حال که حرف از سوخت افتاد باید بگوییم که ونچورا بسیار صرفه جو می باشد دارای یک موتور 6 250 گراس استاندارد است یا اینکه می توانید یک 307 ، 8 سیلندر سفارش دهید که تقریبا اقتصادی است یا یک 350 ،8 سیلندر که تنها ونچورای 2 هشت سیلندر موجود در کالیفرنیاست.

موتور 250 ونچورای 2، از سال 64 تولید و روی این اتومبیل سوار شده ، در 8 سال گذشته تعمیر شده و دوباره استفاده شده است در عین حال بسیار نرم و قابل اعتماد است همچنین اقتصادی نیز می باشد.این اتومبیل بسیار مردمی و راحت است .

پایه فرمان سه اینچی رانندگی را نرم تر و آسان تر می کند. در درون این اتومبیل یک اتاق بسیار بزرگ است که حتی شش انسان بالغ نیزبه راحتی در آن جا می شوند ،تمام لوازم اتاق به خوبی انتخاب شده اند.

صندلی های مبله شده از ترکیب نوعی پارچه و موروکاید ،وسط پانل های جلو داشبورد و درها از نوعی پلاستیک محکم و انعطاف پذیر با طرح چوبی ساخته شده است.

اگر شما بسته اسپرینت را که برای کوپه ها قابل دسترس است سفارش دهید ونچورا به نوعی اسپورت می شود البته نه کاملا اسپورت.

این بسته شامل متداول ترین موکت کف موروکاید می باشد،فرمان اسپورت بعلاوه جلو پنجره یا شبکه جلو مشکی و ویژه ،آینه های اسپورت رنگ بدنه ،لاستیک های 78 E دیواره سفید یا پشت سفید به عرض 6×14، حتی می توانید سان روف هم سفارش دهید.

فرمایش دیگری برای یک اتومبیل اقتصادی کم هزینه ندارید؟ البته با قیمت یک اتومبیل کوچک ،این حسن بزرگ ونچوراست اگر با شرکت فروش پونتیاک محلتان تماس بگیرید متوجه آن خواهید شد.


استیشن واگن گراند سفری



This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 806x568.

سفری یک لغت سواحیلی به معنی گشت و گذار است کلمه گراند به معنای بزرگ هم احتیاجی به توضیح ندارد وقتی این دو کلمه را با هم ترکیب می کنید تشریفاتی ترین استیشن واگن پونتیاک را خواهید داشت.

گرندسفری زیباترین راه برای مسافرت کردن است .

با یک اشاره کوچک به سویچ یا چرخاندن کلید،شیشه پنجره عقب به طرف سقف عقب کشیده میشود سپس به صورت دستی درپشتی در زیر کف اتومبیل جمع می شود.

اگر تمام آن چیزی که می خواهید جابه جا کردن نفرات است هر دو مدل گرندسفری دو صندلی و سه صندلی به بهترین صورت و راحتی کامل این کار را برای شما انجام می دهند در ضمن صورت تمامی افراد نیز موقع نشستن به سمت جلو می باشد.

رویه صندلی ها از نوعی پلاستیک محکم و انعطاف پذیر در عین حال نرم خیاطی شده است کف با موکتی بسیار کلفت و کرکدار پوشیده شده است.

در مواردی که شما تهویه هوا سفارش ندهید یک تهویه هوا با جریان باد مرکزی قسمت مسافرین را با تعویض هوای ثابت و دائمی مطبوع می گرداند (پنکه).

این اتومبیل دارای موتوریست که بتواند به راحتی اثاثیه زیادی را حمل کند مانند دو بشکه استاندارد.

موتور آن 455 گراس هشت سیلندر است ،فرمان آن استاندارد و دارای مانور فرمان زیادی میباشد، ترمزهای قوی استاندارد (کاسه ایی 12 اینچی عقب) با دیسکهای جلو، یک گیربکس توربواتوماتیک .

اگر به طور تصادفی شما گرند سفری یا هر استیشن واگن پونتیاک را سوار هستید ،می توانید برای کشیدن قایق یا تریلر خود از شرکت پونتیاک بروشوریدک کش مورد نظر را درخواست کنید این بروشور به شما کمک خواهد کرد تمامی لوازم جانبی تدارک دیده شده برای این اتومبیل را بشناسید تا اینکه گرندسفری شما تشریفاتی تر وکمک حال تر باشد.

این اتومبیل واگنیست که بهترین تعادل را هنگام یدک کشی دارد.

سفری





اگر شما مسافرتی طولانی با تعدادی از کودکان پرسروصدا داشته باشید می فهمید که تنها راهش داشتن یک اتاقک مجزا در اتومبیل است برای انباشتن اثاثیه روی هم یا حتی جا دادن همین کودکان ،شما در صورت داشتن چنین محیطی تمایل بیشتر و شانس بیشتری برای مسافرت کردن دارید.

این همان چیزیست که استیشن واگن سفری پونتیاک به خاطرآن ساخته شده است.

اتاقک مجزای این اتومبیل درست به بزرگی اتاق این اتومبیل است و بسیار کامل درست همانیست که در خیال شماست.

حجم بارکشی آن اندازه یک حفره یا محوطه 106 پایی است که این اندازه شامل انباری مخفی کف اتومبیل نمی شود.

سفری دو صندلی داریم که نگهدارنده شش کمربند است یا سه صندلی که احتمالا کمربندهای بیشتری را شامل می شود.

روکش صندلی ها اثر دست موروکاید است و مانند دیگر پونتیاک ها از نوعی پلاستیک محکم و در عین حال انعطاف پذیر دوخته شده است که به راحتی تمییز میشوند.
در عقبی این اتومبیل بسیار معروف و مشهور است ،در عقبی که وقتی باز میشود چنان ناپیداست که همه فکر می کنند هرگز وجود نداشته برای باز و بسته کردن آسان پنجره آن شکل این پنجره کمی نیم دایره است .

زمانیکه شیشه عقب بسته است شما احتیاج به پاک کردن گردوخاک روی آن را ندارید زیرا جریان طبیعی باد روی سقف باعث می شود که تمییز بماند.
بهتر کردن ظاهر سفری به نظر کمی سخت می آید اما اگر می خواهید امتحان کنید اتومبیل خود را با یک پانل طرح چوب سفارش دهید مانند عکس صفحه 24 این پانل فراتاب است (کمی شفاف است ) و به شکل نواری دورتا دور اتومبیل را می پوشاند وجزئی از رنگ بدنه را به خود می گیرد و انعکاس می دهد ،با اتومبیل سبزرنگ بسیار زیبا و تک دیده می شود با اتومبیل قرمز مانند رنگ روغن برق می زند مثل رنگ آلبالویی براق .این پانل روی در عقب اتومبیل نور را منعکس می کند مانند چراغ های هر اتومبیلی که در شب به شما نزدیک می شود .

سفری از نظر مکانیکی دارای موتور هشت سیلندرو400 (گراس) است .
گیربکس توربو اتوماتیک ،ترمزهای قوی با دیسک های جلویی و قدرت مانور فرمان همه استاندارد هستند.









استیشن واگن لمان





شاید شما به فضای بزرگ موجود در سفری و گرندسفری احتیاج نداشته باشید،شاید شما فقط دو بچه داشته باشید نه یک گروهان ،پیشنهاد ما به شما لمان استیشن واگن دوصندلی یا سه صندلی می باشد هر دو آنها 83.6 فوت حجم دارند و انباری مخفی هم ندارند چون خیلی بزرگ نیستند احتیاج به موتور بزرگ هم ندارند یک موتور 6 ، 250 (گراس) به راحتی و زیبایی این اتومبیل را جابه جا می کند.

گرچه که چهارمدل 8 سیلندر 350 و 455 (گراس) نیز موجود می باشد.

داخل این اتومبیل ها نیز به اندازه بیرونشان زیباست رویه صندلی ها از همان پلاستیک نرم و فشرده دوخته شده است، قسمت مسافرین به خوبی با موکت پوشیده شده است. یک فرمان دولوکس و گران قیمت با دو پره و پانل جلوداشبورد اتومبیل ازنوعی پلاستیک به طرح چوب ساج درست شده است.

مزیت دیگر این اتومبیل این است که در عقب آن به دوصورت باز می شود برای سهولت انجام یک سری کارها به سمت پایین کشیده می شود مانند: بارزدن و یا سوار کردن اجسام بلندتر و درازتر
همین در از بغل مانند درهای دیگر اتومبیل برای سوار کردن مسافر یا وسایلی در حد معمول باز می شود.
استیشن واگن لمان به تمامی لوازم امنیتی پونتیاک مجهز است که از سرقت ها و تصادفات جلوگیری میکند که لیست تمامی این لوازم بعدا ذکر خواهد شد.

اگر کمی با دقت بنگرید خواهید دید که کوچکترین استیشن واگن ما نیز کامل و بزرگ است .

لوازم جانبی و یدکی





چرخ ها وقالپاق ها: - A قالپاق های بسیار گران قیمتی در لمان ها موجود می باشد. B- قالپاق های پره دار در گرندپریکس های مدل J،
تمامی پونتیاک های سایز بزرگ وتمامی فایربردها به غیر از ترنس ام موجود می باشد.C- رینگ رالی شماره 2 در تمام پونتیاک ها موجود است به جز سفری و گرندسفری .D- رینگ های کندویی که در تمامی فایربردها ،گرندپریکس و لمان موجود است.

فرمان متحرک: فرمانی که به هفت جهت مختلف حرکت می کند و پیاده و سوار شدن به اتومبیل را آسان تر می کند و روی تمامی پونتیاک هایی که قدرت بازی فرمان دارند سوار است البته به غیر از آنها یی که گیربکس دستی یا دنده ای دارند.

رادیوضبط ها: A- AM ، AM/FM ،استریو رادیو در تمامی مدل هل قابل دسترسی است البته AM/FM استریو در ونچورای 2 موجود نیست
یک نوع AM/FM استریو نوار پخش کن بعلاوه 8 لبه که کارتریج پخش می کند و رادیو همه با هم در یک دستگاه سوار هستند که فقط در پونتیاک های بزرگ قابل دسترسی است.
B- پخش کننده نوار استریو ،8 لبه کارتریج را از قسمت های جداگانه پخش می کند وفقط همراه رادیو می باشدو روی پونتیاک های بزرگ و کامل سوار است.

-C استریو پخش کننده نوار کاست به شما اجازه می دهد که از کاست های جدید در پونتیاک خود لذت ببرید روی تمامی پونتیاک ها به جز ونچورای 2 سوار است.

کنترل درجه هوا و تهویه هوا


فقط آن را روی درجه ای که می خواهید تنظیم کنید و دیگر کاری نداشته باشید تمامی سنسورهای هوای گرم و سرد مورد نیاز را تنظیم می کندو با آرامش و راحتی رانندگی کنید این دستگاه برای گرندپریکس و تمامی پونتیاک های بزرگ موجود است.

قفل مرکزی در و شیشه برقی


هر دو به جز ونچورای 2 در تمام پونتیاک ها موجود است البته در کاتالینای بروگام ، بونیویل و گرندویل باید سفارش دهید.

دکمه های کنترل آن روِ یک محافظ جلوی دسته صندلی راننده جاسازی می شود و به این ترتیب فقط با اشاره نوک انگشتان کار می کند.

صندلی برقی


این نوع صندلی دارای شش جهت می باشد یعنی می تواند آن را به سمت بالا ، پایین ، عقب و جلو حرکت دهید یا در کل نیمکت صندلی را جابه جا کنید . این صندلی در تمام پونتیاک های بزرگ موجود می باشد.

سپر محافظ

این محافظ پلاستیکی در بیشتر پونتیاک ها موجود است و در مواقعی که این اتومبیل پارک است از آن محافظت می کند.

فرمان ها


A – فرمان معمولی که در ترنس ام ها موجود نیست
B- فرمان فرمولا که در تمامی فایربردها و پونتیاک های متوسط موجود است.

کورس کنترل یا کنترل کننده سرعت

وقتی شما به سرعت دلخواه خود رسیدید فقط کافیست دکمه اش را فشار دهید این دسته سرعت شما را ثابت نگه می دارد و یک فشار کوچک به ترمزها این دسته را از کار می اندازد. این دسته در تمامی هشت سیلندر ها به جز فایربردها و ونچورا موجود است.


دیفرانسیل T –TRACK امنیتی

نیروی گشتاور را به چرخ های عقبی منتقل می کند و بهترین کشش و انقباض را دارند . برای شن ،گل ،یخ و برف عالی است و در تمامی پونتیاک ها موجود است.

دکمه در عقب باز کن


در تمامی پونتیاک ها به جز استیشن واگن ها وفایربرد ها موجود است و به شما اجازه می دهد بدونه خارج شدن از اتومبیل صندوق عقب خود را باز کنید فقط با فشار دادن یک دکمه که در درون داشبورد یا روی کنسول اتومبیل شما جاسازی شده است.
البته صندوق عقب به همان روش سنتی گذشته نیز باز و بسته می شود.

فنرها ولول فنرهای محکم و قوی






این کمک فنرها سرپیچ ها و هنگام حرکت بسیار کارآمد بخصوص اگر شما در جاده های ناهموار در حال حرکت باشید یا و یا لوازم سنگین با خود جابه جا کنید.

این کمک فنرها به جز استیشن واگن لمان و فایربرد ها در انواع دیگر موجود است

باطری

در تمام مدل ها موجود است و باعث طول عمر اتومبیل می شود ، اتومبیل را با یک استارت روشن می کند و برای بکار انداختن بقیه لوازم اتومبیل قدرت زیادی تولید می کند.

یدک کش

اتومبیل های مسافربری معمولی برای کشیدن اتومبیل های دیگر طراحی نشده اند برای این کار لوازم بسیاری لازم است و پونتیاک برای این کار هفت بسته مختلف طراحی کرده است تمامی این بسته ها بدونه استثناء دارای چراغ های چشمک زن می باشد و با توجه به وزن اتومبیل خودتان و وزن اتومبیلی که می خواهید بکشید تغییر می کند.

گرندپریکس لوازم بیشتری برای کشیدن اتومبیل لازم دارد : لاستیک های قوی ،لول فنر و رادیاتور قوی .

پونتیاک های متوسط علاوه بر تمام این لوازم باید بدنه بسیار قوی نیز برای کشیدن تریلرهای متوسط داشته باشند.

خصوصیات امنیتی پونتیاک

لوازم حفاظتی ثابت مانند کمربندهای صندلی با دکمه بازشو فلزی برای تمام سرنشینان. کمربند های شانه ای با دکمه بازشو فلزی برای راننده و طرف شاگرد ( به جز کانورتبل ) ، دوتکیه گاه سر بالای دو صندلی جلو

ستون فرمان جذب کننده انرژی ،قفل درهای محافظ سرنشین با دکمه هایی که به طرف بالا حرکت می کند . لولا ها و و چفت های در با ضریب امنیتی بالا ، پشت سری های صندلی جلویی که با لایه های نرم پوشانده شده است،

پانل لوازم جاذب انرژی ، چهارچوب شیشه بادگیر جلو(به جز کانورتبل)، آفتاب گیرهای پوشیده شده از پارچه نرم ،جای استراحت برای دست ،ستون محافظ بغل اتومبیل (به جز ونچورا 2)،قاب طراحی شده برای پانل داخلی ،سقف هار محکم و کامل به جز لمان، لمان لوکس ،ونچورا2 و همه کانورتبل ها . باک بنزین ضدضربه ، داشبورد و کنسول ضدضربه، دستگیره های در پنجره که بسیار بی خطر طراحی شده ، گیره هایی که کت به آنها اویزان می شود، چراغ های گرد، قرقره جمع کن کمربند صندلی های جلوبه جز فایربردها و ونچورا2 ،کمربند شانه ای برای صندلی های عقب، قفل فشار در رادیاتور، ساختار محکم صندلیهای جلو و همچنین نگهدارنده صندلی عقب بسیار قوی ، لولا های در از جنس استیل.

جلوگیری کننده ها از تصادفات


چراغ های چشمک زن جلو ،عقب و بغل اتومبیل که با فشار یک دکمه مستقیم به کار میافتد، چراغ های مخصوص پارک اتومبیل که با چراغ های جلو با هم بکار میافتد، چراغ چشمک زن هشدارخطر چهارطرفه ، آینه بیرونی که به کمک ان راننده پشت سر خود را می بیند ، سیستم ترمز قوی با چراغ های هشدار دهنده .

دزدگیرها: کلید ضدسرقت صدادار، قفل ستون فرمان ضدسرقت،وجود یک دکمه بازکن صندوق عقب در داخل اتومبیل در پونتیاک های بزرگ
ترکیب کلیدهای متعدد، قابل شناسایی بودن هویت اتومبیل ، کیلومتر شمار غیر قابل دسترسی با خصوصیت خبردهنده


نظرات 4 + ارسال نظر
مسافر جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:26 ق.ظ

خیلی عالیه کلی استفاده کردم
دستت درد نکنه
من عاشق ماشینهای آمریکایی هستم
بازم ممنون

محمد سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1391 ساعت 01:55 ق.ظ

بسیار عالی بود. بهره کافی بردم. از لطف شما ممنون

امیر چهارشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 03:36 ق.ظ

یه کلمه,عالی

محمد.... دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 12:52 ب.ظ

عالی بود عالی وبلاگت حرف نداره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد