چک 2 هزار تومانی
با رعایت نکات امنیتی شعبه ممتاز شرق تهران بیمه ایران بعد از پیگیری های بیست
روزه یک زیان دیده، چک خسارت را در وجه او صادر کرد. به گزارش
مشرق، این اتفاق در روز بارها در شعب مختلف بیمه های سراسر کشور رخ
می دهد، اما نکته جالب در این چک صادر شده، مبلغ تعجب برانگیز آن
است. گفتنی است محمدباقر باباغلامی پس از گذشت 20 روز از وارد
آمدن خسارت به اتومبیلش توانست خسارت خود را به مبلغ2000تومان
دریافت کند! این در حالی است که شعب بانکهای معتبر کشور برای وصول
چک های فراگیر، بین 500 تا 700 تومان کارمزد دریافت می کنند. دقت
بیمه ایران در پرداخت خسارتها با ضریب خطای 1000تومان در حالی است
که اخیرا خبرهایی از سواستفاده مالی در این شرکت بزرگ منتشر شده
است.
شعبه ممتاز شرق تهران واقع در سه راه تهرانپارس، ابتدای جاده آبعلی
دراقدامی نادر برای خسارت وارده به یکی از بیمه گزاران، بعد از
گذشت 20 روز و در پی دوندگی های مکرر، چکی به مبلغ2000تومان صادر
کرد. این چک 2000تومانی در حالی صادر شد که همه پیشگیری های امنیتی
برای عدم سواستفاده از آن مثل ثبت ماشینی رعایت شده و مهر "غیر
قابل انتقال" بر روی آن زده شده است.
جوزف طاری، که یکی از علاقمندان جمع آوری کتاب های کوچک در
جهان است توانسته از سال 1969 تاکنون بیش از 4500 کتاب کوچک را جمع
آوری کند. مجموعه های او شامل طیف گسترده ای از موضوعات مذهبی،
سیاسی، موسیقی و ورزشی است. کتابخانه جوزف طاری به عنوان کوچکترین
کتابخانه جهان به رسمیت شناخته شده است. Since 1969, Jozsef Tari has collected
over 4,500 miniature books. His collections includes a wide
range of themes from religion to politics, music, sports, and
more. His smallest booklet is 2.9 x 3.2 mm (0.11 x 0.12 inches),
which is recognized as the world’s smallest book
کوچکترین کتابخانه
دنیا با کتابهای کوچک !
جوزف طاری، که یکی از علاقمندان جمع آوری کتاب های کوچک در
جهان است توانسته از سال 1969 تاکنون بیش از 4500 کتاب کوچک را جمع
آوری کند. مجموعه های او شامل طیف گسترده ای از موضوعات مذهبی،
سیاسی، موسیقی و ورزشی است. کتابخانه جوزف طاری به عنوان کوچکترین
کتابخانه جهان به رسمیت شناخته شده است. Since 1969, Jozsef Tari has collected
over 4,500 miniature books. His collections includes a wide
range of themes from religion to politics, music, sports, and
more. His smallest booklet is 2.9 x 3.2 mm (0.11 x 0.12 inches),
which is recognized as the world’s smallest book
کوچکترین کتابخانه
دنیا با کتابهای کوچک !
معروف ترین عکس دنیای فیزیک به نقل از ویکی پدیا، موسسه بین المللی فیزیک و شیمی سلوی
(Solvay) در سال ۱۹۱۲ در بروکسل بلژیک و پس از برگزاری نخستین
کنفرانس بین المللی سلوی در ۱۹۱۱ تاسیس شد. این کنفرانس با دعوت
ارنست سلوی برگزار شد که اینشتین جوان ترین فیزیک دان حاضر در این
جلسه بود. ردیف اول : اوون ریچاردسون (نوبل فیزیک ۱۹۲۸)، چارلز
ویلسون (نوبل فیزیک ۱۹۲۷)، چارلز گویه، پل لانگه وین، آلبرت
اینشتین (نوبل فیزیک ۱۹۲۱)، هنریک لورنتز (نوبل فیزیک ۱۹۰۲)، ماری
کوری (نوبل فیزیک ۱۹۰۳ و نوبل شیمی ۱۹۱۱)، مکس پلانک (نوبل فیزیک
۱۹۱۸)، اروینگ لنگ مویر (نوبل شیمی ۱۹۳۲)
کنفرانس های بین المللی آنزمان که هر چند سال یک بار برگزار می شد،
شاهد دستاورد های بسیار بزرگی بود. می توان گفت کنفرانس های سلوی
مشهور ترین کنفرانس ها در فیزیک و شیمی هستند.
مشهور ترین این کنفرانس ها، پنجمین کنفرانس سلوی بود که در اکتبر
۱۹۲۷ (مهر ۱۳۰۶) با موضوع الکترون ها و پروتون ها برگزار شد. از ۲۹
نفر فیزیک دان حاضر در کنفرانس، ۱۷ نفر برنده جایزه نوبل شده بودند
(یا در سال های بعد برنده این جایزه شدند)
موضوع این کنفرانس، بحث و بررسی در مورد نظریه کوانتومی بود که به
تازگی ارایه شده بود و اصل عدم قطعیت هایزنبرگ به موضوع بحث داغ
بین البرت اینشتین و نیلز بوهر تبدیل شده بود.
جهت مشاهده تصویر بالا در سایز بزرگ، بر روی آن
کلیک کنید
حاضران در عکس، از راست به چپ
ردیف دوم : نیلز بوهر (نوبل فیزیک ۱۹۲۲)، مکس بورن (نوبل
فیزیک ۱۹۵۴)، لوییس دی بروگلی (نوبل فیزیک ۱۹۲۹)، ارتور کامپتون
(نوبل فیزیک ۱۹۲۷)، پل دیراک (نوبل فیزیک ۱۹۳۳)، هنریک کرامرز،
ویلیام براگ (نوبل فیزیک ۱۹۱۵)، مارتین نادسن، پیتر دبیه (نوبل
شیمی ۱۹۳۶)
ردیف سوم (ایستاده) : لئون بریلوئین، رالف فاولر، ورنر
هایزنبرگ (نوبل فیزیک ۱۹۳۲)، ولفگانگ پائولی (نوبل فیزیک ۱۹۴۵)،
ژولز امیل ورشافلت، اروین شرودینگر (نوبل فیزیک ۱۹۳۳)، تئوفیل دی
داندر، ادوارد هرزن، پل اهرنفست، امیل هنریوت، اگوست پیکارد.
ماجرای رها کردن دو بیمار در کنار اتوبان ماجرا از آنجا شروع شد که یک
بیمارستان 2 فرد بیمار را به دلیل نداشتن پول درمان سوار بر خودروی
آمبولانس کرده و آنها را در کنار خیابان رها می کند. این 2 بیمار
که یکی از آنها دارای شکستگی پا و عفونت و دیگری دارای سوختگی بوده
اند، در بیمارستان بستری بودند که به علت نداشتن پول کافی برای
ادامه درمان به این مکان منتقل شده بودند. و اما خالی از لطف نیست
آخرین تحلیلی که از جعفر محمدی در این رابطه در سایت عصرایران قرار
گرفته را نیز بخوانید : پرده اول
: سایت های خبری، از رها کردن دو بیمار در جاده های اطراف
تهران خبر می دهند. عصرایران، نام بیمارستانی که این دو بیمار از
آن اخراج شده اند را افشا می کند. عالم و آدم خبردار می شوند. بیمارستان مذکور، در اولین واکنش، ماجرا را انکار می کند:
کار ما نبوده ! ما از اون آمبولانس ها نداریم. این دو بیمار را هم
در عمرمان ندیده ایم اما یکی شان تا جایی که یادمان می آید اختلال
حواس داشت. وی به خبرنگار ما گفت: این عکس ها رو خوب ببینید! دوستان ما
حتی برای آن دو بیمار بیسکویت هم گذاشته اند؛ لیوان یک بار مصرف هم
برای رعایت بهداشت گذاشته اند؛ آن وقت شما ما را متهم می کنید که
آدم نیستیم؟! حتی عصایش را هم برنداشته ایم، می دانید مظنه عصا در
بازار چنده؟ تازه مگه جای بدی رهایشان کرده ایم؟ اگر ما ریگی به
کفشمان بود همان اطراف تونل توحید قِلشان می دادیم می رفتند پی
کارشان، اما این همه بنزین 700 تومانی سوزاندیم و کوبیدیم رفتیم تا
مزارع جنوب تهران، در یک محیط مصفا رهایشان کردیم، برای خودشان حال
کنند. این است جواب محبت های ما؟ بد کردیم دو بیمار فقیر را با
هزینه خودمان فرستادیم پیک نیک؟ نه! بد کردیم؟! یک مقام مسوول در این باره ضمن مشکوک خواندن این ماجرا گفت:
بچه های بالا در حال بررسی موضوع هستند. من به شخصه دست های بیگانه
رو در این ماجرا می بینم که خواسته اند در آستانه انتخابات (ببخشید
انتخابات نه ! هنوز خیلی مونده) ... که خواسته اند در شرایط حساس
کنونی، علیه دولت خدمتگزار و طرح هدفمندی یارانه ها و مسکن مهر
جوسازی کنند. سایت چی چی نیوز، نزدیک به جریان انحرافی نفوذی اصولگرایان
در خبری فوری نوشت: اعترافات تکان دهنده دو بیمار نمای جنجالی: از
موساد پول گرفته بودیم. ر.ب، یکی از این دو بیمار گفت: از مدت ها
پیش با سرویس های اطلاعاتی اسرائیل در تماس بودم و حتی برای طی
دوره عالی بیمارنمایی سه ماه را در کمپی نزدیک تل آویو سپری کردم.
ک.ج نیز با ابراز ندامت از خیانت خود در تشریح ماجرای آن روز گفت:
تفنگ رو گذاشتم پشت گردن راننده و به او گفتم باید بروی نزدیک
کهریزک ما رو مثل حیوون از ماشین بندازی بیرون. سایت چی چی نیوز
وعده داد که شرح تفصیلی اعترافات این دو، به زودی منتشر می شود. یک منبع مطلع دیگر ضمن اعلام این که هنوز جاسوس بودن این دو
نفر تایید نشده است گفت: در هر حال، خدمه اورژانس و راننده، متهمان
اصلی این ماجرا هستند که باید به اشد مجازات برسند. کمیته تحقیقات رهاسازی بیماران در گزارش نهایی خود اعلام
کرد: چنین اتفاقی اساساً رخ نداده و عکس هایش هم فتوشاپ بوده است. بیمارستان مذکور از عصرایران و چند سایت دیگر به اتهام اشاعه
اکاذیب، تشویش اذهان عمومی، توهین، افترا، اقدام علیه امنیت ملی،
سیاه نمایی، فحاشی، مزاحمت برای نوامیس، اختلاس، آدم ربایی، قتل و
محاربه شکایت کرد.
در هشت پرده
گرچه این خبر را همه شنیده و خوانده اید چراکه ماجرای رها کردن دو
بیمار در اطراف تهران، آن هم نه از سوی یک باند حرفه ای تبهکاران،
بلکه توسط پرسنل یک بیمارستان دولتی بسیار تلخ بود و افکار عمومی
را به شدت مشوش و به خود مشغول کرده بود و از اینرو ظرف چند روز
گذشته اکثر خبرگزاری های داخلی و خارجی این خبر باورنکردنی را از
آنجا که یک نوع جدید از یک فاجعه اخلاقی و انسانی بود منتشر نمودند
...
در پی این موضع گیری، یک منبع آگاه به دوستان بیمارستان مذکور می
گوید: خودتان که بیشتر اختلال حواس دارید، یعنی چی که این ها رو
نمی شناسیم ولی یکی شان اختلال حواس داره؟
جواب دندان شکن: این همه مسوولان سوتی می دهند، ما هم یکیش،
کنتور که نمی اندازه!
پرده سوم :
پرده چهارم :
وی در تبیین ابعاد بین المللی ماجرا نیز گفت: غرب که در ماجرای
قیام های مردمی در کشورهای عربی قافیه را باخته، می کوشد با ایجاد
چنین صحنه هایی، افکار عمومی جهانیان را از لیبی و یمن و مصر و
جاهای دیگر به حاشیه جاده های اطراف تهران منحرف کند. این مقام
مسوول در پایان پرسید: مگر می شود در کشور ما چنین اتفاقاتی بیفتد؟
مگر اینجا بلاد کفر است؟
پرده پنجم :
پرده ششم :
وی از تلاش های شبانه روزی رئیس بیمارستان برای شناسایی عوامل
خطاکار این ماجرا قدردانی کرد و گفت: بلافاصله بعد از مجازات شدید
راننده و خدمه، طی مراسمی از رئیس بیمارستان و معاونان او قدردانی
خواهد شد. وی همچنین از جمع آوری امضا در مجلس شورای اسلامی خبر
داد که بر اساس آن، نمایندگان مجلس از وزیر بهداشت و درمان قدردانی
خواهند کرد. به گفته وی این نامه 216 امضا خواهد داشت!
پرده هفتم :
پرده هشتم :
.:: راه های جلوگیری از کپک زدگی ::. |
نان، کشک، میوه، رب و بالاخره همه چیز کپک میزند. اصلا چند روز که
از یخچال غافل میشوی همه چیز داخل آن کپک میزند. وقتی کپکها
میآیند و بوی زنندهشان فضای یخچال را میگیرد یک راه بیشتر
نمیماند و آن هم بازکردن در سطل زباله و انداختن مواد غذایی درون
آن است. این شاید راحتترین کار باشد، اما بیشک بهترین کار نیست،
چون معنایش اسراف و نابودی موادی است که برای به دست آمدن آن وقت و
پول صرف شده است. برای همین عاقلانهترین کار، یاد گرفتن راههایی
است که کپک به مواد غذایی راه پیدا نکند یا حداقل اگر سر و کلهاش
درون یخچال پیدا شد، نتواند همه مواد را نابود کند. |
|
.:: رموز داشتن خانهای مرتب ::. |
یک منزل مرتب که هر یک از اسباب و لوازم زندگى در جاى مخصوص و
مناسب قرار گرفته باشد، از جهاتى بر یک منزل شوریده و درهم و برهم
مزیت دارد. |
چقدر زیباست زمانی که دو شریک زندگی آن هم طراح و فتوشاپیست حرفهای در کنار هم دست
به کاری زیبا میزنند و تصاویری از فصل های زندگی را خلق میکنند. آن هم بدین صورت که با
مهارت و علاقه خود توانایی و قدرت فتوشاپ را به چشمان جهانیان می آورند! اینان کسی نیستند
جز "تد و سارا لارنس" که خالق این تصاویر زیبا هستند.
ده پله به سوی زیبایی کامل صورت
1. برای از بین بردن حلقه های
سیاه دور چشم از کانسیلر های مایع استفاده کنید. برای زدن آن از
برسهای کانسیلر استفاده کنید که کمک میکند تا نزدیک رستنگاه مژه
آنرا بمالید. به گوشه های داخلی چشم دقت بیشتری بکنید. برای یکدست
شدن آن با انگشت خود آنرا پت کنید. اگر سیاهی چشم خیلی زیاد است
اول با صورتی آنرا کمرنگ کنید و بعد کانسیلر خود را استفاده کنید.
2. برای پیدا کردن کرم فونداسیون مناسب خود آنرا روی
گونه خود در زیر نور طبیعی روز آزمایش کنید. کرمی که روی پوست شما
ناپدید میشود و فرق آن با جاهای دیگر پوست دیده نمیشود رنگ مناسب
پوست شماست. فونداسیون را فقط جاهایی از صورت که نیاز دارد یکدست
شود مانند کناره های دماغ و دور لب استفاده کنید. سعی کنید از
برسهای فونداسیون استفاده کنید تا در موادتان صرفه جویی کنید.
اسفنج ها مواد فونداسیون را جذب میکنند و کرم به صورت یک دست روی
صورت نمیخوابد.
3. برای اینکه آرایش و فونداسیون شما به صورت خطهای
چروک مانند روی صورتتان دیده نشود از پودرها استفاده کنید. برای
دور چشم از پودر های با ته رنگ زرد و اگر خیلی سفید هستید از پودر
های سفید با برسهای کوچکتر مناسب دور چشم استفاده کنید و برای بقیه
صورت از پودری که مناسب رنگ فونداسیون شماست استفاده کنید.
4. برای روژگونه از رنگهای صورتی ملایم در حالیکه
میخندید روی گونه ها تا نزدیک گوش با برس مخصوص بزنید و دوباره به
محل اول برگردید. میتوانید برای براق شدن از پودرهای براق روی روژ
گونه اول یک لایه دیگر بزنید.
5. لبها را با کیسه نرم بسابید تا یک لایه از پوستهای
مرده آن برداشته شود و لب شما نرم بشود. بهترین ماتیکها آنهایی
هستند که به رنگ طبیعی لب شما نزدیک ترند یا کمی تیره تر هستند.
6. برای اینکه لب شما شکل بگیرد و زیبا دیده شود از
مداد لب استفاده بکنید که برای اینکه به مدت طولانی تر بماند اول
خط لب را بکشید و بعد از ماتیک استفاده کنید. در انتها با برس
مخصوص لب خط لب را با ماتیک بلند کنید.
7. برای اینکه به صورت شما شکل قشنگی بدهد ابروها را با
موچین برداشته و تمیز کنید. با مداد ابرو از داخل ابرو بطرف بیرون
به صورت خطهایی که مثل و به اندازه موهای ابرو به نظر می آیند ابرو
را پر کنید و شکل آنرا کامل کنید. برای سایه چشم از سایه هایی که
به رنگ موی شما می آیند استفاده کنید.
8. سایه روشن اولین پایه سایه چشم را روی همه جای پلک
بزنید. سایه دوم تیره تر بوده و آنرا تا خط چروک بالای چشم ادامه
بدهید.
9. از سایه تیره تر برای آرایشهای خلیجی و عربی استفاده
بکنید و خط چشم را روی رستنگاه مژه ها بکشید و برای اینکه طولانی
تر بماند برس را کمی مرطوب بکنید.
10. از ریمل برای اینکه آرایش خود را کامل کنید استفاده
کنید. برس ریمل را موازی کف زمین بگیرید و از ریشه مژه ها شروع
کنید و سعی کنید تا برس را همین طور بچرخانید تا مژه ها از هم جدا
بشوند و لکه ای دیده نشود. اگر قرار است که از فر مژه استفاده کنید
بهتر است آنرا قبل از ریمل زدن استفاده کنید در غیر این صورت ممکن
است که باعث شکستن مژه ها بشود و چشمان زیبای شما منظره بدی پیدا
کند.
فرصت ها را دریابیم ...
وقت طلاست و زمان، گرانبهاترین گوهر عمر
است؛ گرچه نیازهای آدمی بیشمار است
و بسیاری از فرصت ها در گذر زمان از دست می روند اما جسم و روح ما
نیازهایی دارد
که با برآوردن آنها آرامش هر چه بیشتر را در زندگی به ارمغان می
آورد.
فرصت ها را دریابیم و دریغ نکنیم از زمانهایی که چه زود می گذرند
...
فرصتی برای دعا
نیایش با خدا کمک می کند تا غبار
غم از دلت زدوده شود
زمانی برای دوستان
داشتن دوستان واقعی نیمی از
خوشبختی است
وقتی برای کار
کار سرمایه ای همیشگی برای
سعادتمندی است
زمانی را برای فکر کردن
تفکر سالم منبع قدرت و انرژی جسم
است
وقتی برای مطالعه
دانش اندوزی در کسب آگاهی هر چه
بیشتر است
زمانی برای گوش دادن
یک موسیقی گوش نواز تعادل روحی و
عاطفی را دو چندان می کند
فرصتی برای خنده
بارهای سنگین زندگی تنها با داروی
خنده، سبک تر می شوند
نگاهی هم به عشق
عشق اصلی ترین طعم شیرین زندگی
است
زمانی را برای رویا
سفر به عالم خیال، اعتماد به نفس
را قوت می بخشد
فرصتی هم برای بازی
نشاط و شادابی، ماندگارترین
خاطرات جوانی است که هرگز از یاد نمی رود
تمام شماره اس ام اس های مهم
گرفتن خلافی ماشین :30005151 ( عدد عمودی کنار کارت رو بفرستید)
گزارش اطلاع دادن تخلف تاکسی : 30004246( شماره پلاک ماشین متخلف رو بفرستید)
رهگیری نامه پستی : 2000441 (ابتدا حرف Rرا بنویسید و بعد شماره روی رسید پستی رو )
مشکلات شهری (شهرداری) : 3000137
اعلام نتیجه کنکور شب قبل از قرارگرفتن در سایت سنجش : 2000000 (شماره داوطلبی رو بفرستید)
با خبر شدن از اخبار انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه : 10001336
دیکشنری : 1000384 یا 1000370 (لغت مورد نظر رو بفرستید) اول باید در سایت عضو بشیدwww.sms2him.com بعدش لغت مورد نظر رو بنویسید
لغت نامه آریان پور : 2000444 Word-to-translate
ایجاد پست در پرشین بلاگ : 300072
خدمات بانک ملت : 200033
خدمات بانک اقتصاد نوین : 200050
خدمات بانک سپه:200020 – 200021-200022
خدمات بانک کشاورزی : 2000911- 200093
خدمات بانک سامان : 20000
خدمات بانک صادرات :200060
خدمات بانک تجارت : 200070
(توجه داشته باشید برای استفاده از خدمات بانک ها اول باید در شعب درخواست رو پر کنید)
اطلاعات پرواز : 2000444 : ( با این فرمت : پرواز Filight-code)
نرخ ارزهای رایج : 2000444 با این فرمت : Currency-name
اطلاعات هوا : 1000305 ( پیش شماره شهر مورد نظر بدون صفر رو بفرستید)
ساعت کشورها : 1000392 (نام کشور رو بفرستید)
مکان های دیدنی هر شهر : 1000394
مسافت بین شهر ها : 1000396
آخرین بازی های کامپیوتری : 1000400
جدیدترین نرم افزار ها : 1000401
اطلاع از اینکه دامین مورد نظر رجستر شده یا خیر : 1000355
بورس – نرخ سهام یک شرکت : 2000444 ---بنویسید : Bourse sompany -id
بورس – بیشترین افزایش قیمت : 2000444 ---بنویسید : Bourse high
بورس- کمترین افزایش قیمت : 2000444 ( بنویسید : Bourse low)
اوقات شرعی : 2000916
تب ادغام وزارتخانه ها مسئولان را گرفته است.
آیا میدانیدهای ایرانی !!!! ...
- آیا میدانید اولین فردی که در اروپا اقامت گرفت یک زن ایرانی بود و بعد مسأله اقامت خارجیها مطرح شد.
- آیا میدانید با هوشترین زن دنیا 5 فوقلیسانس دارد و ضریب هوشی او 200 است و دنبال کار است.
- آیا میدانید ایرانیان در انگلیس ثروتمندترین قشر جامعه هستند حتی ثروتمندتر از ملکه الیزابت.
- آیا میدانید کورش کبیر بر جهان حکومت میکرد و به نوعی قدرت جهان در دست ایران بود.
- آیا میدانید اگر 3 قاره آسیا و امریکا و آفریقا را به هم وصل کنیم ایران در مرکز جهان است.
- آیا میدانید فرشتهها با سرعت نور حرکت میکنند و زمان برآنها کند میشود
- آیا میدانید ایرانیان در آمریکا فرهیختهترین افراد جامعه امریکا هستند.
- آیا میدانید سال 2001 در فرانسه سال ایران نام داشت.
- آیا میدانید حدود 250 ایرانی در ناسا محقق داریم.
- آیا میدانید رئیس کامپیوتر ناسا یک ایرانی است.
چرا والدین پیر میشوند؟ !!!! ...
روزی رییس یک شرکت بزرگ به دلیل یک مشکل اساسی در رابطه با یکی از کامپیوترهای اصلی مجبور شد با منزل یکی از کارمندانش تماس بگیرد.
بنابراین، شماره منزل او را گرفت.
کودکی به تلفن جواب داد و نجوا کنان گفت: «سلام»
رییس پرسید: «بابا خونس؟»
صدای کوچک نجواکنان گفت: «بله»
ـ می تونم با او صحبت کنم؟
کودکی خیلی آهسته گفت: «نه»
رییس که خیلی متعجب شده بود و می خواست هر چه سریع تر با یک بزرگسال صحبت کند، گفت: «مامانت اونجاس؟»
ـ بله
ـ می تونم با او صحبت کنم؟
دوباره صدای کوچک گفت: «نه»
رییس به امید این که شخص دیگری در آنجا باشد که او بتواند حداقل یک پیغام بگذارد پرسید: « آیا کس دیگری آنجا هست؟»
کودک زمزمه کنان پاسخ داد: «بله، یک پلیس»
رییس که گیج و حیران مانده بود که یک پلیس در منزل کارمندش چه می کند، پرسید: «آیا می تونم با پلیس صحبت کنم؟»
کودک خیلی آهسته پاسخ داد: «نه، او مشغول است؟»
ـ مشغول چه کاری است؟
کودک همان طور آهسته باز جواب داد: «مشغول صحبت با مامان و بابا و آتش نشان.»
رییس که نگران شده بود و حتی نگرانی اش با شنیدن صدای هلی کوپتری از آن طرف گوشی به دلشوره تبدیل شده بود پرسید: «این چه صدایی است؟»
صدای ظریف و آهسته کودک پاسخ گفت: «یک هلی کوپتر»
رییس بسیار آشفته و نگران پرسید: «آنجا چه خبر است؟»
کودک با همان صدای بسیار آهسته که حالا ترس آمیخته به احترامی در آن موج می زد پاسخ داد: «گروه جست و جو همین الان از هلی کوپتر پیاده شدند.»
رییس که زنگ خطر در گوشش به صدا درآمده بود، نگران و حتی کمی لرزان پرسید: «آنها دنبال چی می گردند؟»
کودک که همچنان با صدایی بسیار آهسته و نجواکنان صحبت می کرد با خنده ریزی پاسخ داد: «من»